خانواده شوهرم مثل چی از شوهرم میترسن ولی بار. از. قبل هماهنگ کرده بودن با من دعوا راه بندازن ( همیشه با هم تلفنی هماهنگ میکنن به من متلک بگن ) همش هم زیر. سر. خواهرشوهر کوچیکه هست خیلی حسود و. عقده ای هست
دعوا کرد مادرشوهرم میزنه به جیغ جیغ من خونش نرفتم تا به غلط کردن افتاد
شوهرم بفهمه حق با منه خانواده ش و. میترکونه
یه بار هم از دست متلک هاشون خسته شده بودم نرفتم گفتم بچه اذیت میکنه حوصله ندارم زنگ زدن به شوهرم که نمیاد اونم گفت دوست نداره بیاد بهش زنگ نزنید