بیاین از حساسیتا و وسواساتون تو مهمونیا بگین

اره عزيزم من الان پاكش ميكنم ني ني ياز گفت هركس پخش كنه قطع دسرسي ميشه

ممنون اره حتما بپاک

من زدم ولی فقط عکس یه پوشه اومد و دیگر هیچ

اره برا منم خالی بود

چه بهتر😍

اره یکم اروم شدم😅

از روبوسی خیلی بدم می آد مخصوصا با صورتای خیس عرق کرده و یا آدم های سرما خورده که اصلا رعایت نمی کنن. مادرشوهر من دستمال دماغیش دستشه سر استکان چاییمو می گیره می ذاره جلوم هی هم اصرار می کنه بخور یا تو دیس غذا سرفه می کنه. از اینکه چایی بیارن برای همه بعد استکانا رو جمع کنن ببرن تو اشپزخونه اب خالی بزنن بدون کف دوباره چای بریزن متنفرم چون اگه یکی سرماخورده باشه بقیه مریض می شن. اگه کسی با دست نشسته میوه پوست کنه بده بهم هی بگه بخور بدم می اد. همچنین بدم می اد از بشقاب خودشون برام غذا بذارن. از غذای خام، سوخته،بد بو هم خوشم نمی آد. از اینکه مهمون بیاد تو اتاق خوابم رو تختم بگیره بخوابه یا تو اتاقم فضولی کنه بدم می آد

در اتاق خوابتو قفل کن. رو دروایسی نداشته باش مهمون نباید پاشو بذاره تو اتاق خواب که حریم شخصی آدم هاست. والا ما رفته بودیم خونه ببینیم آدم توش زندگی می کرد من شرمم می اومد اتاق خوابشونو نگاه کنم

بچه ندارم..

اما میدونم بچه ی کوچیکو باهاش باید چطوری تا کرد....

اگه بچه دار بشم .. به بچه م نمیگم بر ندار نکن نریز و... به صاحب خونه میگم لطفا یه سفره یا دستمال بیار زیر بچه م بندازم..میزارم خورد کنه له کنه بازی کنه ....

بعد خودم میشورمش

باشه عزیزم.بوس

اینکه لقمه رو ک میخورن با قاشق

دور دهنشونو میگیرررن (یعنی اینکه قاشقو میکشن رو لبشون ک دور دهنشونو تمیز کنن)

خیلی بدم میاد😐

پس برات مردم مهمن نه بچه ت...

ک میگی تو خونه ی مردم نکنه و خونه خودم یه جعبه میخرم...

به نظر من تربیت و تعلیم بچه مهم تر از اونیه ک دیگران فکر کنن وای چه بچه ی بدی چه مادر بی خیالی و.. 

بچه ت رو فدای تمیزی و نظر دیگران نکن...

بچه باید ازاد ازاد باشه.. هر کاری ک دلش میخواد بکنه...  

هان؟؟؟؟؟

حوصله بحث ندارم ریپلای نکن ممنون میشم

حالا من اینارو مبگفتم شوهرم میگفت وسواسی. به بهانه همین وسواسی زندگیمون از هم پاشید. بس که خونوادش چندش و کثیف بودن. کنارشون نمشد نشست از بوی گندشون. دست نشسته از بیمارستان میومدن خونم و چای و غذا میخوردن. میرفتن دستشویی درست نمیشستن. با لباس بیرون  و بیمارستانی تو رختخواب میخوابیدن و بچه هاشون فحشای رکیک میدادن. اونوقت من شدم وسواسی و بیمار و اونا ادم معمولی!