حالا میاند از باد در کردن های شوهراشون تعریف می کنند
میشه یه صلوات یا فاتحه برای پدر آسمانی من بفرستید؟ پدر مظلومم را به تازگی با تصادف از دست داده ام. اسمش سید احمد مصطفوی 😭💔 است. باور دارم که به لطف خدای رحمان و با مدد انفاس پاک شما عزیزان، روح پدر من و اموات خودتون در پناه آرامش و آمرزش خدای غفور قرار می گیره (ان شاء الله). خدای مهربان، حافظ شما و عزیزانتون باشه. 🤲❤💚
روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...
روزیکه رفتیم برای آزمایش خون بعد آزمایش اومد برامون شیرینی خامه ای بگیره هول شد ظرف شیرینی چپ شدرو پیرهنش سفیدم بود،خیلی خجالت کشید جلو مامانم😅😅
من برای رسیدن به هرچیز کوچیکی کلی جنگیدم کلی تلاش کردم برنامه ریزی کردم و در آخر هم جذبش کردم و رفتم سراغ هدف بعدی،من یه آدم خوشبختم که باور دارم خوشبختی و زندگی خوب حق منه و اتفاقای خوب مثل تکه های پازل روز منو تکمیل میکنن،من میتونم چون خیلی قدرتمند تر از دیروزمم و امروز یه هدیه بزرگ برای منه چون میتونم یه قدم به خواسته هام نزدیکتر بشم🧠❤👣
یسری بهش گفته بودم حواست باشه اگفلانی عیدی داد توهم عیدی بده شوهرم نبود ک اون طدف عیدی داد موقعی ک اوند رو گوشیش اس دادم بعد تک زدم ک پیامو ببینه تو جم گف تو زنگ زدی😐😅
کلا ضایع شدم .ولی سوتی زیاد میده چون دوهزاریش کجه😄
عصرانه، دلم یک گوشهی دنج ،در یک کافه میخواهد ...!فقط من و تو ...!در ازدحام جمعیت این شهر ،فقط تو را ببینم ...!تو قهوه تعارف کنی ...من غرق در قهوه ای چشمانتطعمِ خوشِ بودنت را بنوشم ...!#من خدا را دارم اللهم صل علی محمد وآل محمد....
امروز مهمونی خونه داییم اینا دعوت بودیم یه جای خیلییییی شلوغ بعد من رفتم دستمو بشورم تو حیاط
یهو دیدم یه گربه یه گنجشکی رو خورده
بعد با عجله رفتم تو بلند گفتم داییی یه گنجشک گربه خورده
همه مرده بودن از خنده اب شدم😑😑
یکی از دلایل آرامشم اینه که مهم نیست که دیگران چه فکری در موردم میکنن دیگران اگه فکر کردن بلد بودن یه فکری به حال خودشون میکردن. اگه با نظرام مخالف بودی روم ریپلی نکن چون من نظر خودمو دادم به کسی مربوط نی حتی شما دوست عزیز🤔 من اینجا دنبال شاد کردن شمام پس تو شادیاتون دعوتم کنید به تاپیکتون 😉 اگه دیدی دلت گرفته و کسی نیست باهاش درد و دل کنی و فک میکنی تنهایی بهم پیام بده من همیشه اینجام منتظر تو😊 شاید سنم کم باشه اما تجربه زیاد دارم 😎😁 در اخر (خنده برلب میزنم تا کس نداند درد من ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت 😊)
تو خیابون بودیم بعد اون پشت فرمون بود یه ماشینی دیگه پیچید جلو ما .یهو داد زد گفت د بیا تو خیابون دیگه بیا تو خیابون .یه بارم داشت حرف میزد افتاد تو جوب
پریشب شوهرم بی خواب شده بود . بعد داشته منو عاشقانه نگاه میکرده. من خواب بودم. میگه یهو دستت کردی تو دماغت و مالیدی به لپ من . بعد پشتت کردی خوابیدی....وای یعنی تعریف کرد من تشنج زدم از خنده😃😃😃
روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...