بخاطر این ۳ روز و این همه قرص فشار من خون ریزی کردم اونم شدید ; اینقدر درد داشت که انگار ۲ بار زایمان کردم دستشون کامل میکردن داخل که خونریزی بند بیارن منم فقط جیغ میزدم چندنفر روی شکمم فشار میدادن تارحم بگرده سرجاش
یکی هم از داخل ماساژ میداد که خونریزی بندبیادمن مثل جنازها بودم از درد چشمام بسته بود و جیغ میزدم
اوناهم میگفتن خانم جیغ نزن خونریزی بندنیاد باید رحمت دربیاریم... بعد نیم ساعت خونریزی بند آمد و چندتا سرم و آمپول بهم وصل کردن سریع منم میلرزیدم فقط بعدم بخیم کردن ... پسرم با وزن ۴۲۰۰ بدنیا آمد و همه بهش میگفتن لپو لپوفرداشم گفتن بخاطر وزن بالای آراد باید بستری بشه و امکان عفونت ریه داره ۳ روز بستریش کردن ,منم ازهمون بخش زایمان بااون بخیها مستقیم آمدم بخش اطفال و چندروز پیش آراد بودم کارمم فقط گریه بود آخرسرم گفتن نه نداره و جواب آزمایشش منفی بود این وسط فقط من اذیت شدمبخیهام باز شدن و زخمم عفونت کرده بود و خودمم نمیدونستم ,بخاطراینکه مراقبت نکردم و استراحت نکردم و همش بیمارستان بودم .... بعدچندروز نگاه کردم و فهمیدم دوباره رفتم ترمیم ... الان ۲۱ روز گذشته و من هنوز توی رختخوابم اینقدر درد کشیدم و سخت بود که خدا میدونه ... فقط من نفهمیدم کیسه آبم چی شد و کجا رفت ... چون من اصلا ترشح و نشتی نداشتم اصلا ...