اینجا هم ظرفهای شام رو شستم و کمکش خشک کردم.
عاقا من دیگه صفحات قبل ترو نخونم 😆
اول اومدم با اون کیک شهرزاد پز زخمی شدم
تا باز داشت حالم جا میومد که این دنیا پز تیر خلاصو زد 🤣
👏👏👏👏
خیلی خوشمزن که اینا
زود سریع تند رسپی رو رد کن بیاد دنیاجون 🥵
عاقا از ورود حامله ها تو تاپیک جلوگیری کنین فعلا 😅
من کلی نوشتم سایت ارور داد پرید😑😑😑
شهرزاد جون عالی بود کیکت دختر😍
دنیا جون پیراشکیات منو وسوسه میکنه دوباره پاشم درست کنم😘
ما امروز عصر یه قورباغه ۶ ماهه خوردیم، پرده اتاق علی رو زدیم بالخره، یکم تغیر دکوراسیونم دادیم که عالی شد، ففط باید سر فرصت بریم یه استخر توپ براش بخریم، تا الان توپاش تو تخت پارکش بودن ولی چن وقت پیش شکست، اولین فرصت بعد از قرنطینه انشالله میریم مصلی هم استخر بخریم هم یه پازل بزرگ( علی عاشق پازله) و هم مقادیری اسباب بازی واسه نی نی.
اتاق علی رو جارو زدم، اسباب بازیاشو تفکیک کردم
بچه ها یه سوال اسباب بازیای بززگ مثل کامیون بزرگ و سبدایی که وسایل دومینو و پازل و اینا رو توش میریزم همه کنار اتاق رو‌زمین هستن، تعدادشونم نسبتا زیاده تقریبا یه دیوار رو گرفتن منظرش خیلی جالب نیست این که ردیف روی زمین قرار گرفتن، شما این سبک وسایل اتاق رو چطور مدیریت میکنین که ظاهر اتاق زیباییش حفظ بشه. کمدش هم یه تیکه ش ویترین هست که عروسکا و ماشینای ریزش چیدس، دیگه واسه این وسایل جا نداره. بالای کمدشم اسباب بازیایی که هنوز مناسب سنش نشدن و تو جعبه بودن چیدیم اونجام جا نداره.
ممنون میشم اگه پیشنهادی دارین بگین.
راستی ظهر خمیر جادویی درست کردم و باهاش پیتزا درست کردم ، خمیرمو میخواستم یکم بیشتر درست کنک که بعدش باهاش نون دارچینی درست کنم ولی متاسفانه محاسباتم اشتباه در اومد و فقط دوتا پیتزا اندازه سینی ماکروفر شد.
عصر یه بچه قورباغه هم خوردم، یه لباسم یقه ش باز بود ، خیلی زیاد😶. منم دوس نداشتم ، ولی عاشق پارچه لباسم بودم، این شد که یه تیکه پارچه خشکل داشتم براش یقه درست کردم و بهش وصل کردم،نتیجه بسیار رضایت بخش بود.
لباسا رو تا زدم ، سه تا لباس نیاز به تعمیر داشت، دوختمش.
شام نون پنیر خیار گوجه خوردیم( خییییلی خوبه که عادت کردیم سبک بخوریم، قبل ویارم همیشه شام باید غذا درست میکردم، نونی، ولی خداروشکر این مدت باعث شد این سبک شامها تو خونمون جا بیفته😍).
یه سفارش نتی از اسنپ فود انجام دادیم. کلا ۱۱ ایتم بود، بعد نیم ساعت زنگ زده یه دونشو نداریم، چون هزینه رو واریز کرده بودیم مجددا یه چیز دیگه جایگزین کردیم، بعد یه رب زنگ زده میگه دوتا از ایتمایی که سفارش دادین مشابهشو داریم ، گفتم بزار داداش ، هر چی میخوای بزار فقط بفرس😂😂.
توش یه پفک و‌یه چیپسم هست، بیصبرانه منتظرم بیارتشون😍😍.
همسرم چیپس و‌پفک و نوشابه رو کلا تحریم کرده ، الان که باردارم گاهی اجازه میده از این چیزا بخورم، منم سواستفاده میکنم😎.
تا اخر شب:
نماز عشا . زیارت عاشورا، ۶ صفحه قرانمو بخونم.
جلسه دوم کتاب طهارت رو بخونم
( تو کتاب خیلی زیبا وضوی دایمی و فوایدشو تشریح کرده بود، منم خیلی دلم میخواد همش وضو داشته باشم . ولی بخاطر بارداری همش تو سرویسم ،تو خودم نمیبینم این کارو بکنم.😳).
به همسرم گفتم لباسا رو لطفا اتو بزن، گفت اتو نه بجاش ظرفا رو‌میشورم( به مرگ گرفتمش به تب راضی شه😎. ظرفا رو شست)
راستی زهرا جون. تبرررریک بابت همزنت😍😍.
کیک با همزن با کیک بدون همزن تفاوتش زمین تا اسمونه، از این به بعد منتظر هنرنمایی بیشترت هستیم😍😍
برنامه ی امروز من
۱ مرتب کردن اتاق خواب خودم✅
۲ تمیز کردن بالکن✅
۳ پختن نهار همسر و پسرم ✅
۴ شستن ظروف نهار ✅
۵ خونه ی مامانم میخوام برم تا غروب اونجام ✅
۶ خواندن لغت زبان ۲ ساعت تا ۲ ساعت و نیم ⬅️⬅️ یک ساعت خوندم ✴
۷ پختن شام و ظرفاش✅
۸ کتاب بخونم نیم ساعت ❌
۹ خالی کردن سطل آشغال ✅
۱۰ تمیز کردن گاز✅
یک ساعتم رفتم حیاط ، تو باغچه حسابی کالری سوزاندم
رفتم بازار برای خرید های ضروری
شب همگی خوش بچه ها💝
راستی قرار نماز صبح و قرآن سر جاش ها فقط چون پریودم فعلا انجام نشد
سلام دوستان خوبم
عیدتون مبارک باشه دیروز عصر کار خاصی نبود فقط یه عالمه لباس با دست شستم و پهن کردم
و شام پختم وبعدم با دخترا احیا شب نیمه شعبان رو انجام دادیم و دعا خوندیم وخوابیدیم
امروزم کارای روتین و نماز اول وقت و ذکر گفتم
و واسه شام رفتیم خونه پدرم
برادرامم بودن خیلی خوب بود دلتنگشون بودم خیلی وقته ندیده بودمشون
اومدیم خونه مسواک و کرم و الانم بخوابم🌹
سلام عزیزم, این روشی که گفتی خوبه
پسر منم الان سه هفته ست از حموم میترسه, یه ترس عجیب و بی دلیل, کلا اجازه نمیده لباس از تنش در بیارم, چون میترسه و فکر میکنه میخوام حموم ببرمش, قبلا عاشق حموم و آب بازی بود, انا الان حتی از جلوی در حموم هم رد نمیشه, تشت میارم توی اتاقش که آب بازی کنه اما انقدر جیغ میکشه و گریه میکنه که میگم الان از حال میره, تو این سه هفته فقط دو بار تونستم سرش یه مقدار آب بریزم و تنش رو بشورم اونم با زجه و گریه و شیون, واقعا منو همسری موندیم دیگه چه روشی رو پیش ببریم
یکی از خانوم ها گفته بود وقتی بچه میخوابه اذان توی گوشش بگیم, من از امشب شروع کردم به خوندن اذان توی گوشش, ایشاله که جواب بده
اگه شما دوستان تجربه ای دارید بفرمایید که این مشکل رو حل کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
