ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
من دانشجویی یه جا بود فال قهوه میگرفت تا الان همش درسته دعا کنید بقیشم درست باشه حتی زندان 5 سال بعد داداش دوستمم گفت😐
برای سلامتی مامانم صلوات مهمونم میکنی ؟ممنونتون میشم خیلی دعا کردم ولی خواست خدا با دعای ما فرق داشت برای شادی روح مادرم دعا کنین لطفا 😔هیچوقت فکر نمیکردم اینو اینقد زود بگم
پدربزرگم خب مسلمه بدش میومد اعتقاد نداشت مادبزرگمم از اون بدتر ـ ب مسخره و خنده گرفتن پدربزرگم گفت خب بیا بگیر ببینم. گفت کف دستتو باز کن . پدر بزرگم باز کرد بهش یه چیزایی گفت کلک و پر هممون ریخت بهش گفت یه یتیم بزرگ میکنی یه اولادت فوت کرده بچه ی اونه ، ب یسریا احترام گزاشتی دستشونو گرفتی پا شدن الان که افتادی همونا بهت پشت کردن وخیلی چیزای دیگه که همه خنده هاشونو قورت دادن بعد من از بچگی خوشم میومد ب خالم گفتم خاله بگو منم بگیره دیگه خالم گفت بیا این دختر ماهم فالشو بگیر اصلا ببین فال داره و خندید .. واااای قشنگ یادمه مو به موشو
بهم گفت شوهرت در اینده فامیل دورتونه . سبزس قد متوسط داره و تو بدنش نشونه و زخم عمیقه . من هرچقد فک کردم بعدها دیدم بابا هیشکی سنش به من نمیخوره که همه ی پسرای فامیل یا زن داشتن یا سنشون به من نمیخورد . تا اینکه شوهرم اومد خاستگاریم . پسرخاله ی شوهر خالم بود ـ سبزه بود . بدنش خالکوبی داشت و یه جای عمیق بریدگی که قبلا چاقو خورده بود ... و اینجوری هممون ایمان اوردیم کلا پیش اومده زیاد از این اتفاقا