امروز ۳روزه که خونواده ی شوهرم از شهرستان اومدن خونمون ۴نفرن.همش روی گاز و ظرفشویی ام بخدا با ۲تا بچه اصلا وقت ندارم بشینم یه لحظه هی ذرت و ذرتم چای میخوان از آدم.جامونم که انقدر تنگه منو شوهرمو دخترم شبا میایم توی اتاقی که توش پر از وسایل و تخت ۲تا کمد و لباس هستش کلن ۶متره اتاق و من از بس جا نیست میچسبم به دیوار میخوابم حالا اینا به کنار کاری ندارم.شوهره بیشعورم عوض دستت درد نکنه میگم چرا اصلا به من محبت نمیکنی همش سرش تو گوشیشه بعدش خوابیدو منم گریه کردم از غصه اونم پاشد کوبید تو سرم عوض دستت درد نکنه خاک توسره من که کناره همچین آشغالی موندم😭😭😭
وا چرا زدت
اره دستت نمک نداره چه ادم بیشعوری
چ شوهر نفهمی
ای خدا....مرداچرا اینجوری شدن آخه😢
حرفی هم بزنی انقد بی وجدانن ک میگن بخاطره اومدن خانوادم داری اینطوری میکنی 😔
توام میزدی تو سرش
حقشه محل سگ به خودش و خانوادشم نذاری
بخدا اصلا یه ذره احساس نداره همش با احترام با مهموناش برخورد میکنم غذاهای رنگارنگ و خودشم عزیزم صدا میزنم آخرشم اینجوری😔😔
نفهمی بد دردیه
البته خونوادشم خیلی بی فرهنگن.با زن عین یه کلفت برخورد میکنن و زن رو کتک میزنن و زور بهش میگن حتی توی جمع فوش میدن به زن.شوهره من حالا خوب خوبشونه خاک تو سرم که قبل ازدواج درست نشناختمشون
ابجی شوهرت نسبت به انتر من فرشتست خواهر شوهرام که میان خونم مث کلفت خدمتشونم میکنم هم پشت سرم هم جلو روم شوهرموتحریک میکننن ک کتکم بزنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
