بابا اولش همه همینن
اولا که غروسی کرده بو یم با حانواده خمسرم مشکل داشتم الانم دارم البته قطع رابطه ایم فعلاااا
خلاصه عروسی دختر خالش بود مادر شوهرم گفته بود که منو دعوت نکنن ولی شوهرمو دعوت کرده بودن منم شوهرم تا از سر کار بیاد شب چمدونشو همونجو گذاشتم جلو در که اگر بری دیگه بر نگرد اونم از اون موقع اون خصلت بله گفتن به خانوادشم گذاشت کنار