از مرغ و گوشت متنفر بودم
پاهام همیشه یخ بود
حالت تهوع بالا بود ۳ کیلو کم کردم
عاشق شیرینی بودم
من هفته 8هستم سینه هام از همون اول تاحالا خیلی حساس شدن گشنم باشه تهوع دارم غذا بخورم سیرباشم خوبم عاشق نمک شدم شیرینی کم
احساس میکنم نی نی زیرزیر دلم صبحا کمی ول میخوره😆
پوست دیستام خیلی خشک شده ادرارم تیره شده خیلی نی نی م چی میتونه باشه😃
از سخت ترین دوران های بارداری ندونستن جنسیته
جونم در اومد تا هفته ۱۹ که رفتم انومالی همش روزشماری میکردم
تهوع صبحگاهی نداشتم
از هیچی بدم نیومد ، همچی میخورم ، تمایلم به ترش بیشتر شد ، گر گرفتی داشتم ، تنگی نفس داشتم ، لک بینی داشتم و یک بار خونریزی که گفتن هماتوم هست و جذب شد با شیاف و استراحت ، شکمم پایینه ، دماغم بزرگ شد ، عاشق دوغ و ماست و پنیر شدم مخصوصا پنیر
سر اولی که شبها حالت تهوع داشتم از مرغ بدم میومد سر دومی اصلا حالت تهوع نداشتم بقیه علائم عین اولی بود مثلا اوایل بارداری از ترشیجات خوشم میومد اواخرش از شیرینی ها کلا سر هر جفتشون فوق العاده بی اشتها بودم و وزن کم میکردم
من تا دلت بخواد ترشی و شوری میخواستم عاشق خیار و کیوی بودم صبحا حلا خوب بود شبا بد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
