حالا اتفاقیه که افتاده
اگه دست وپا داره با هم برید بیرون، پیاده روی خرید
خودتو تو دلش جا کن
مثلن ازش بخواه یه غذای خاصی بهت یاد بده
بگواز خاطرات گذشته برات بگه
سعی کن از این فرصت استفاده مفید کنی که عزیرتر از گذشته بشی براش
من اولش گفتم بگو فکردم شوهرت هست و منطورم این بود به شوهرت بگی ازش بخواد
ولی الان اصلن اوکی نیست مه خودت بگی برو