لطفا بیایین بگین با چنین جاری چگونه رفتار کنم؟
من جاری دومم و دو شال پیش جاری سوم هم اومد ولی ماشا... هم خوشگله و هم قددددد بلندی داره و بسیارر سرزبون داره. یعنی خیلی تو دل خونواده شوهر جا باز کرده البته من از هیچ کدوم این امتیازها ناراحت نیستم برخلاف بعضی خانمها که میگن باید از جاری دوری کرد من نه تنها جاری بلکه مادرشوهر و خواهرشوهرها هم باتمام تحقیرها و دلخوریهایی که اوایل پیش اومده بود و سردی روابط الانمون باز هم دوستشون دارم درسته همشون عین فیلم hd ذخیره شدن ولی هر وقت میبینمشون باهاشون با محبت حرف میزنم. چون خودمم از ادمایی که خودشونو میگیرن و افاده ای هستم خوشم نمیاد. جاری سوم عزیز از وقتی وارد خونواده شوهر شده وقتی ماهم اونجاییم اصلاااااااااا یک کلمه هم بامن صحبت نمیکنه فقط سرشو با پسرام گرم میکنه پسر منم که کشته مردشه. هر بار اینطوری میشینه فقط بابچه ها در صورتیکه باهم نشستیم مثلا بخواد حرفی پیش بکشه و صحبت کنه. در صورتیکه بین اقوام شوهر چنان معرکه گرفته بود و داشت از خصوصیات و مهربونیهای خودش صحبت میکرد. احساس میکنم بهش گفتن اصلا باهام حرف نزنه. امروز هم رفتیم خونه مادرشوهر اوناهم اومدن بازهم بازی و حرف زدن با بچه ها ... اخه خودم خجالت میکشم میگم شاید هنوز خجالت میگشه یعنی هنوز روش باز نشده یا میگم خب ایشون بعد من اومدن الان بقیه منتظرن ببین که من باهاش چه جوری رفتار میکنم تا اینکه نمیتونم منم مثل خودش تو سکوت بشینم مجبور میشم سکوتو بشکنم. اقایون یه طرف گرم صحبت اینور خانمها در سکوت محض. تا اینکه من یه سوالی ازش میپرسم که مثلا چیکار میکنی و. .... بعد خلاصه جواب میده و تموم.