همیشه آرزوم بودم برم همیشه خواب دریا رو میدیدم خواب دیدم تو یه کوچه بودیم انتهاش بدریا بود شوهرم داشت میپیچید یهو شوهرم دوباره مثل همیشه با اون رانندگی افتضاحش انتهای ماشینو فرستاد تو دریا اون قسمتش خیلی عمیق بود 😪پسر بیچارم افتاد تو دریا با بدبختی درش آوردم کشوندمش تو همون کوچهه حالش بد بود . اونجا هیچ کس نبود ولی نمیدونم یهو دوتا زن از کجا پیداشون شد در ظهر داشتن کمک میکردن ولی هیچ کمکی نمیکردن فکر کنم اینا همون شیطان بودن.خیلی خوابم واقعی بود همه چیز واضح یادمه. متنفرم از زندگی و دنیا چرا من باید هر شب کابوس ببینم یه عمره خوابهای بد میبینم همش غرق شدنو گم شدن بچمو جنو کلی اتفاقات تلخ😭😭😭😭