2737
2734
عنوان

بیاین خاطرات حیوونی تعریف کنیم

| مشاهده متن کامل بحث + 1293 بازدید | 128 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
یه بار کوچیک بودم واسم جوجه رنگی خریدن همه خوابیده بودن من داشتم نهار میخوردم جوجه ام دورورم داشت می ...

😂 حتما نوشابه انرژی زا بوده اون حجم از انرژی رو نتونسته تحمل کنه طفلی ترکیده

2740

من یه مورچه برداشته بودم انداخته بودم تو یه شیشه در بسته.واسش نون خشک میریختم.مثلا بهش غذا میدادم.مثلا حیوون خونگی داشتم.بعد انقد اسگول و عقده ای بودم به بچه هایه تو کوچمون میگفتم بابام برام خریده.اخه بابا نداشتم میخواستم پز بدم اما بلد نبودم چه جوری. اخه کوچولو بودم خیلی

کینه ای نیستم ولی الزایمرم ندارم.
واقعا ؟ پیدا کردی یا خریدی


نه اومده بود تو حیاطمون. خونمون سازمانی بود هنوز دور و برمون بیابون بود. پشت خونمون هم رودخونه کارون یعنی پر روباه و سگ های وحشی بود شبا با صدای سگ میخوابیدیم عین روستا. 

این بچه جغد بود یا نژادش کوچولو بود. تو دستم کامل جا میشد. هرطرف میبردمش با چشاش خیره بود بهم سرش ۳۶۰ درجه حرکت میکرد. اینقد جالب بود که خدا میدونه. سرشو ماساژ میدادم چشماشو میبست. دادامش به یه آشنا چون من غذاشو نمیتونستم تهیه کنم

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز