2737
2734
عنوان

بیاین خاطرات حیوونی تعریف کنیم

| مشاهده متن کامل بحث + 1293 بازدید | 128 پست

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

ماده بود ن مال من کثیف کاری نداشت زیاد میگن نر ها فقط حرف میزنن اما مال من داشت حرف میزد کم کم،عاشق طلا بود هرکس میومد خونمون میگفتم طلاهات رو نشون بدی دیگه ولت نمیکنه از سرو کوله طرف میرفت بالا مخصوصا مادر شوهرم هر وقت میومد انگشتر هاش رو مینداخت زمین اون بازی میکرد باهاش

  خداجونم همون جور که معجزه ات رو بمن نشون دادی همون جورم بزودی زود ب جاریم نشون بده و همه منتظرای نی نی سایت   خدا جون بزار با خبر بارداری جاریم خوشحالیم از مادرشدنم کامل بشه انشالله من منتظرما تا قلب نی نی من ب تپش بیاد انشالله جاریمم باردار بشه و همه منتظرا                        علی اصغر امام حسین قربونش برم با امام رضا جونم حاجتم رو دادن 

شوهر من تو تنگ ماهیها نخود و لوبیا انداخته بود سبز بشن😂😂😂😂بعد ماهیا کج شده بودن بعد میگفت نبات بده بدم بهشون 😂😂😂

گفتم آخه ما میخوایم قورمه سبزی درست کنیم لوبیا خیس میکنیم بادش بیرون بره تو گذاشتی تو تنگ اینا. 

بیچاره ها باد گرفتشون مردن😂😂😂

2728

باورتون نمیشه وقتی بچه بودم ،یه جوجه داشتم داداشم هم خیلی شیطون بود اونقدر که این جوجه رو اذیت کرده بود هر وقت در باز میشد و داداشم وارد ميشد جوجه بیچاره میدویید ميومد لای دست وپاهای من پنهون میشد،اما وقتی داداشم بزرگ شد خودش دوتا جوجه داشت یه بار تو حیاط گربه اومد یکیشو جلوی چشم داداشم برد، داداشم هر دفعه اون گربه  محلمون و میدید اونقدر دمپایی به طرفش پرتاب میکرد که هر وقت داداشم وارد کوچه یا حیاط میشد  گربهه بدجور فرار میکرد صحنه هاش خیلی خنده دار بود

چه روغنی؟

ت تاپیکمم اخرین 

هم عکسش هم اسمش هس روغن بادام تلخ باریج 

خدایا تا پاکم نکردی... خاکم نکن..😔😔😔باردار نیستم تیکر رسیدن ب خواسته هامه البته امیدوارم همینطور بشه 😍😍برام دعا کنید اونی ک میخوام بشه الهی فداتون بشم ❤❤
2738

یه بارم داداشم مینا داشت...

یه دوست دیگه شم مینا داشت میخواست بره مسافرت داد داداشم یه هفته ای نگه ش داره..

خیلی عجیب بود برام اینا رو ک پیش هم میزاشتیم به اون مینای دوست داداشم توجه میکردیم این یکی خودشو میکوبید این ور اون ور پای خودشو هی نوک میزد..  

خیلی جالب بود برام حسادت یه پرنده.. دیگه کلا دور از هم گذاشتیمشون

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز