امشب تولد شوهرمه خیلی زندگی خوبی باهم داریم خدایی ازش هم راضیم ولی بعضی وقتها اعصابم و خورد میکنه خیلی به خانوادش حساسه مثلا امشب خونمون بودن بااین که غذا اضافه بود ولی بازم ایراد گرف میگه چرا کم ریختی یا چرا میوه کم آوردی در حالی که همه به اندازه خوردن وسیر شدن ...شوهرم هیچ وقت به بابام فحش نمیداد اما امشب این کار رو کرد دلم میخواس دختر تو شکمم پسر بود تا آزادی داشت نه مثل من نتونه ج شوهرش بده هر کارم کنی زن با مرد فرق میکنه ای خدا من پسر میخوام این که خوبه این جوریه مردای دیگه چه جورین ببخشید سرتون رو درد آوردم دلم خیلی گرفته بود بچها دیگه خسته شدم.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من جای شما دخترمو مث یه شیر بزرگ میکردم و پر اعتماد بنفس پر از عزت نفس ک مثل خودم نشه ...ک نتونه حقشو بگیره...و خودشو کمتر از پسر بدونه و ارزو کنه پسر دار بشه جای دختر
امروزی جوری بغلم کن 💑انگار ک فردا میمیرم....فردا چطور ؟فردا جوری بغلم کن انگار ک از مرگ برگشتم😍
زن بودن عرضه میخواد زنیت نداشتتونو به پای جنسیتتون نزارید شیر زن باشید. من بودم بشقابو تو صورتش خورد میکردم تو بی عرضه ای دلیلی نداره بگی زن بودن بده. در ضمن دلت پسر میخواد بهونه نیار سعی کن یه دختر قوی تربیت کنی نه مث خودت ضعیف
من در این تاریکی فکر یک بره روشن هستم تا بیاید علف خستگی ام را بچرد (: