داشتیم با شوهرم سر یه مسئله ای بحث میکردیم . که شوهرم یهو گفت «من همیشه سرپا خودم ایستادم . چه دوران تحصیلم. چه سربازی . چه کار . چه ازدواج . همیشه خودم بودم و هستم . از الانم تا آخر همینم . منو فقط دو موضوع از پا میندازه . یکی مامانم دور از جون بمیره که شاید تا یکی دو سال برنگردم به حالت عادی .. و یکی هم خاری بره به پای پسرمون »
منم که کلا از بحثمون عصبی و کلافه بودم گفتم آره منم بوقم این وسط دیگه ؟ و کلی حرف دیگه که دیگه دعوامون شد و... بعدم کلی گریه کردم .الانم اومدیم بخوابیم که اومد بغلم‌کنه .دستشو پس زدم .. خیلییییی ناراحتم . یعنی من براش مهم نیستم ؟؟
بچه بازیا چیه 🙄
اونا مهم ترن دا لابد🤔
تو سومی هستی
خداروشکر نامزدم از مادرش متنفره
اصلا نمیتونم پسر بچه ننه رو تحمل کنم
خدا صبرت بده
بیخیال باوا 😏😏 وسط دعوا حلوا خیرات نمیکنن ک
توام میگفتی منم همینطور
براش مهی مطمئن باش
😱😱😱😱😱
😐😐😖
تو با رفتنت اونو از پا در نمیاری چون با رفتن تو اونم وجود نداره یک روح در دو جسم اون تو رو خودش میدونه گیج
خب شوهر منم خیلی وقتا همچین چیزی میگه خودتو اذیت نکن بابا
توام مث خودش باش منم الان اول بچم دوم بچم کلا بچم😄
منم ناراحت مبشدم
امشبو بیخیال از کل زندگیتون چ برداشتی داری ؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
