۳ماهه ک با مادرشوهرم با هم داریم زندگی میکنیم(البته من بیشتر میرم خونه مامانم) خواهرشوهرم آخر هفته ها میاد اینجا...وقتی میاد خیلی بهم سخت میگذره یا خدا این هفته رو نیاد
من از وضعیت شوهرم.وسیاه بختیم.
دلم نگرفته
اعصابم خورده
بس که بچه اذیت میکنه
سرسام گرفتم
منم دلم گرفته چون به سختی دارم وزن کم میکنم موهامم خیلی ریخته وحشتناک بعد عید عروسی داداشمه میخوام برم مزوتراپی اما بعد عید الان پولش نیست
من بخاطر كنكورم
من ٧ ساله تو غربتم منم و ديوارهاي خونه 😭
ديگه نميتونم كم مونده بميرم از غصه
همسرمهربونم رو ۲۴ روزه توی تصادف لعنتی از دست دادم 😢😢 چه دلیلی بدتر از این؟؟
سردمه
وای من عقد کردم چن ماه دیگه عروسیمه بایدبرم یه شهر خیلی کوچیک و یکم دور ازحالادلتنگ شدم 😭
من چون دلم واسه مامانم خیلی تنگ شده
دلم میخواست کنارمون بود
سه ماهه مادرمو ازدست دادم امانمیتونم باورکنم
مشکلات دیگه ای هم تواین مدت برام پیش اومده که واقعا منتظرمعجزه هستم فقط وفقط 😢😢
با شوهرم قهریم چند روزه سر یه مسئله ی الکی خیلی خیلی باهام بد برخورد کرد ولی باز تو قیافس...
منم خیلی خسته شدم...خیلی تنهام...خیلی دلم گرفته...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
