سلام من دیشب فهمیدم باردارم... تو همون اقدام اول باردار شدم... خواهرم چندساله داره تلاش میکنه بچه دار شه دوبار آی وی اف ناموفق داشته و خب خیلی براش ناراحتم الان که خودم انقد سریع باردار شدم بیشتر براش ناراحتم و احساس میکنم الان که انقد براش مهمه و داره تلاش میکنه شاید قلبش بشکنه نمیدونم باید چجوری بگم که قلبش نشکنه میدونم برام خیلی خوشحال میشه خیلی مهربونه اما ... چجوری بگم؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
منم بخاطر همین موضوع میخوام اصلا بچه دار نشــــم. از پیری و تنهایی میترسه خواهرم،میخوام کنارش باشم ...
بخاطر اون از ارزوت نگذر ادم از فرداش خبر نداره شاید تو باردارشی خدا به اونم بده منم هیچ وقت مادر نمیشم خواهرم همچین کاری کنه صدتا چیزیش میگم تازه اون مامان شه من کلی خوشحال میشم اخه این چه فکری میکنی دختر به خودش بگو ببین چه چیزایی نثارت میکنه
نظر خودمم همینه از طرفی گفتم یکم بگذره فک کنم از طرفیم میگم بذارم بعد سه ماه بگم خب ناراحت میشه که انقد دیر دارم بهش میگم اینجوری بیشتر مشکلش به چشمش میادو دلش میشکنه وای چقد سخته