2737
2739




من یه بار راهنمایی تخمه خریده بودم و صندلی آخر به همراه دوستم دو تایی نشستیم سر کلاس تخمه خوردیم، بعد جلوییمون سیوشرت پوشیده بود که کلاه داشت کلاه اینو گذاشتم رو میز و آشغال تخمه ها رو ریختیم توش، 😱شاید یه ساعتی تخمه خوردیم و آشغالاشو ریختیم تو کلاه این بنده خدا😞😞

بعد موشما داشتیم که تخمه ها توش بود، به رفیقم گفتم تخمه ها تموم شد آشغالا رو از کلاه این بنده خدا میریزیم تو موشما.

شانس بد،  یه دفعه معلم به همین دختر گفت بیا پای تخته؛

این هم بلند شد آشغال تخمه ها ریخت رو بچه ها راه هم میرفت بدتر شد و تا به معلم رسید یه دفعه خالی شد.

من و رفیقمو فرستادن پیش ناظم،  ناظم هم برداشت یه جارو و تی داد اومد خودش هم بالاسرمون کل مدرسه رو گفت باید تمیز کنیم؛

بالای 10 تا کلاس و راهرو و همه جا رو‌برق انداختیم.😑😑

رنگ‌ در رنگو به هر رنگ‌ هزارانش طیف نغمه در نغمه و هر نغمه به یاد یاران
۳ روز اخراج شدم چون رو معلممون گچ پرت کردم مقنعشم کشیدم فحشم دادم بهش

ریه شو چی؟ با چاقو در نیاوردی؟

😱😱😱

رنگ‌ در رنگو به هر رنگ‌ هزارانش طیف نغمه در نغمه و هر نغمه به یاد یاران


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

توی دوران مدرسه تنبیه نشدم 

تهش جریمه مشقی

ولی دانشگاه نوشیدنی خورده رفتم سر کلاس 

دوازده ساعت کار اجباری خیریه رفتم 

و دوازده ساعت تدریس برای لیسانس ها

جاهل بودم و جوان


😁
توی دوران مدرسه تنبیه نشدم  تهش جریمه مشقی ولی دانشگاه نوشیدنی خورده رفتم سر کلاس  ...


اوه! نوشیدنی چند درصدی یعنی؟

رنگ‌ در رنگو به هر رنگ‌ هزارانش طیف نغمه در نغمه و هر نغمه به یاد یاران
2740
دوران دبیرستان معلممون منو با دست نشون داد گفت بچه ها از این به بعد هرکی رو خواستین نفرین کنین , بگی ...



بعضی معلمها خیلی بی انصاف بودن. و البته خیلی هم دروغگو.

ما یه معلم زبان داشتیم‌که میگفت هر وقت از بیرون میام، یه هاله ی نور دور سرتون میبینم، و هر کدوم یه رنگ مجزا داره.

مثلا کسی که رنگ زرد دور سرشه، مضطربه، رنگ صورتی یعنی شاده، رنگ آبی یعنی مریضه.


(یعنی تا این حد دروغگو)

رنگ‌ در رنگو به هر رنگ‌ هزارانش طیف نغمه در نغمه و هر نغمه به یاد یاران

نهایت تنبیهام تعهد گرفتن بود اول دبیرستان همه روز دفتر بودم همه روانی شده بودن از دست گروهمون درسمونم خوب بودااا ولی مثلا از درخت بالا می‌رفتیم مدرسه رو میپیچوندیم می‌رفتیم خرید موبایل می‌بردیم و اینا فازشون از تعهد گرفتن و نمیفهم هنوز

من عموم که امسال فوت شده مشکل روانی داشت و با خودش حرف می‌زد ی معلم دینی داشتم همش مسخرم میکرد تو کلاس  سر کلاس دینی ساااکت بودم و اصلا  حرف نمی‌زندم اما تا یه چیز میشد می‌گفت حرکاتت مثل عموته و مینداخت بیرون تمام بچه هام شاهد این بودن که من اصلا هیچکار نکردم ولی چون زنگایه دیگه شر بودم مدیر باور نمی‌کرد و دوباره تعهد😂😂

من عموم که امسال فوت شده مشکل روانی داشت و با خودش حرف می‌زد ی معلم دینی داشتم همش مسخرم میکرد تو کل ...

روح عموت شاد!


حالا اون معلم دینی چطور عموتو میشناخت؟

رنگ‌ در رنگو به هر رنگ‌ هزارانش طیف نغمه در نغمه و هر نغمه به یاد یاران

یه بار معلم فلسفه و منطق منو برد پا تخته سوال پرسید گفتم بلد نیستم لج کرد گفت از روی سوالی که پرسیدم و جوابش باید همه ی کلاس ۷۵ مرتبه بنویسن. جلسه بعد همه نوشتن الا من. اونم بهم گفت از کلاس برو بیرون منم رفتم

سوم ابتدایی بودم تو خونه یادم نیس چکار میکردم که مادرم ازم شاکی بود اومده بود به معلممون گفته بود اون آشغال هم جلو همه گوشمو پیچوند و دعوام کرد.خیلی شکستم آخه سرگروه کلاس بودم و شاگرد اول.یادمه مثلا اگه کسی درس نمیخوند معلم میخواست بزندش من وساطت میکردم که نزنه.بعد خودم جلوی همون بچه ها کتک بخورم خیلی برام سنگین بود. اونجا بود که فهمیدم مادر من نه شعور داره نه مهر مادری.و کلا ازش متنفر شدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  8 ساعت پیش