سلام دوستان . تجربه من در مورد پسرم که به پروتئین گاوی حساسیت داره شاید به درد خیلی ها بخوره . خواهش می کنم این حساسیت رو جدی بگیرین . حساسیت به پروتئین گاوی مثل حساسیت به موز و هوا و پر و اینها نیست . این حساسیت می تونه باعث اختلالات رشدی و مغذی بشه ، کلان بچه رو به تعویق بندازه و در مواردی مثل پسر من باعث بروز نشانه های بیماری اوتیسم بشه . شاید اگر به متخصصای تغذیه و آلرژی بگین به این حرف بخندن اما تجربه من عینی بوده و با تحقیق زیاد در مقالات علمی خارجی به دست اومده .
اول از همه از همه مامانایی که تو صفحه "مامانایی که بچه هاشون به پروتئین گاوی حساسیت دارد " سپاسگذارم که کمک اونها از کمک دهها متخصصی که پیششون رفتم بیشتر و مفیدتر بود . و اینک داستان ما :
پسر من مانی از 4 ماهگی علائم حساسیت رو نشون داد .مدفوع خونی اگزما و بدخوابی . با راهنمایی دوستان نی نی سایتی خودم لبنیات و مواد آلرژن دیگه رو حذف کردم . تا ده ماهگی هم ادامه دادم . البته بگم که خیلی سفت و سخت نبودم و گه گاه ناخنکی به مواد آلرژن می زدم اما با سفت شدن مدفوع پسرم دیگه نتونستم ببینم خون هست یا نه .از 10 ماهگی هم اگزما برطرف شد و من بنا را بر این گذاشتم که حساسیت برطرف شده . حتی از شدت خستگی ناشی از رژیم پستی توی صفحه بچه های حساسیت به پروتئین گاوی نوشتم و گفتم که این حساسیت انقدر ها هم غول نیست و خیلی شلوغش کردین و از این حرفا که همین جا از همه مامانا عذر می خوام .نادانی من رو نادیده بگیرید .
بعد از اون نه تنها خودم لبنیات و محصولات گاوی خوردم بلکه به پسرم هم دادم . عاشق ماست و دوغ بود و من بی مهابا بهش می دادم . اما در سن یک سال و شش ماهگی نگرانی های جدید من شروع شد . پسرم مرتب عق می زد و فقط غذای میکس می خورد . به هیچ مواد غذایی دست نمی زد و حالت چندش بهش دست می داد . هیچ کلامی نداشت و فقط سرو صدای نامفهوم داشت . به هیچ چیز اشاره نمی کرد و مدام می خواست بشینه و سی دی تماشا کنه اون هم سی دی های تکراری . علاقه زیادی به چرخوندن اشیاء داشت و البته از دین افراد جدید به شدت گریه زاری می کرد . دوستانی که با بیماری اوتیسم انا هستن می دونن که اینها نشانه های این بیماری است . از اونجا که یکی از دوستان نزدیک من متخصص روانشناس در زمینه این بیماری است من نشونه هاش رو می دونستم و ناگهان در یک سال و نیمگی پسرم با گمان اینکه بچم مبتلا به این عارضه است چنان دنیا برام تیره و تار شد که تا حد مرگ پیش رفتم . شب و روز کار من و پدرش گریه بود . خدایا....
از طریق همون دوست روانشناس پسرم رو به مرکز اختلالات اوتیستیک دکتر پور اعتماد بردم . تشخیص اوتیسم نگرفت چون رابطه چشمی خوبی به خصوص با پدرش داشت اما دکر گفت که بر روی لبه تیغ است و ما خیلی زود اقدام کردیم شاید بشه براش کاری کرد . خلاصه کلاسهای گفتار درمانی و کار درمانی شروع شد . من هم با تمام فشاری که روم بود دست از تحقیق برنداشتم و انواع و اقسام مقالات مربوط به این بیماری رو خوندم . اما چیزی که من رو مشکوک کرد این بود که در بسیاری کشورهای پیشرفته با حذف محصولات گاوی که حاوی "پروتئین کازئین" هست این بیماری رو کنترل می کنن. اینجا بود که من فهمیدم حساسیت به این پروتئین در اکثر بچه هایی که اختلالات رشدی و ذهنی دارن دیده می شه .از طرفی می دیدم که مانی با خوردن شیر و دوغ نه تنها راحت نمی خوابه بلکه شبها به شدت بیقراره و حتی با سر راه می ره . در همین حین و بین بود که به خواست خدا مانی مریض شد و اسهال شدیدی گرفت و ما دیدیم که ای وای مدفوع بچه پر از رگه های خونیه . دیگه برای من مسجل شد که یه رابطه ای بین این حساسیت با بروز نشانه های بیماری اوتیسم در پسر من هست . با مشاوره همون دوست روانشناس لبنیات رو حذف کردم و البته گوشت گاو گوسفند و هر آنچه درش پروتئین کازئین به کار رفته . این اتفاق در آخرین جمعه آذر ماه 92 افتاد . دو هفته بعد از رژیم نشانه های بهبود در پسرم ظاهر شد . اولین کلمه ای که گفت آب بود . بعد "آ" که به رنگ آبی میگفت . شاید باور نکنین اما الان بعد از 5 ماه دایره لغاتش از 1000 فراتر رفته . از یک تا 14 می شماره و تمام رنگ ها رو میگه .تمام 55 تا حیوان اسباب بازیش رو می شناسه و اسم اکثرشون رو می گه . دیگه غریبی نمی کنه . بچه ای که بهش می گفتی توپ رو بیار و اشاره می کردی به توپ هاج و واج نگاهت می کرد یا اصلا نمی کرد .حالا به همه چیز اشاره می کنه . دیگه تو خواب با سر راه نمی ره . شب تا صبح می خوابه مگر برای شیر خوردن .بچه ای که باید غذای میکس می خورد و اگه حتی به اندازه یک لپه توش بود عق می زد الان برنج و قرمه سبزی( البته بدون گوشت قرمز)می خوره و عاشق توت خشکه .از نشانه های اوتیسم شاید فقط چرخوندنش مونده باشه که اون هم بنا به گفته دکترش مهم نیست و شاید بزرگ شه از اون پسرایی بشه که تسبیه می چرخونن .بعد از یک اه از حذف لبنیات کلاسهای گفتار درمانی و کار درمانی متوقف شد چون واقعا نیازی نبود .
خدارو شاکرم به خاطر این همه لطفی که به ما داشت این اطلاعات خوب رو سر راه ما قرار داد . این تجربه شخصی ماست و من انتظار ندارم هیچ متخصصی اون رو قبول کنه کما اینکه با فوق تخصص متابولیک در این رابطه حرف زدم گفت نه حساسیت ربطی به اختلالات ذهنی نداره . اما باور کنین این مطلب در تمامی مقالات علمی خارجی هست و متخصصای ما حال یه کم تحقیق و بروز رسانی علمشون ندارن.
در پایان از همه مامانای خووب صفه مربوط به این حساسیت سپاسگذارم . من به همه شما مدیونم .
مادرایی که میگن وای بچم ماست و بستنی دلش می خواد بدونن که دارن به خودشون طلم می کنن. این حرف که پسرا دیر به حرف می افتن و اینها در برخی موارد صحیح نیست . اکه تاخیر کلامی با نشانه های دیگه ای همراه باشه می تونه خطرناک باشه . ترا به خدا این حساسیت رو جدی بگیرین .