بچه ها خیلی ناراحتم خیلی
ما چندماه بعد از عقدمون با هزار بدبختی پول جمع کردیم که خونه بخریم پولمون به یه خونه هشتاد نود متری تو شهرک های اطراف شهر میرسید ولی مادرشوهرم و شوهرم هی نشستن گفتن بیاین یه خونه بخرید اینجا شریکی با برادرشوهر بزرگم که مجرده
هی گفتن و گفتن که اون پول جمع نمیکنه و وادارش کنید خونه بخره و..