هرکی تجربه ای داره کمکم کنه بچه ها
من معمولاسوارهرماشینی نمیشم ولی امروزعجله داشتم خیابون خلوت بودیه پرایدبرام نگه داشت منم چون دیرم شده بودسوارشدم حواسم به بیرون بودسنگینی نگاهشوازتوآینه ماشین حس کردم
برگشتم نگاه کردم طرف چشماش کاسه ی خون بودخیلی ترسیدم خودموجمع وجورکردم وقتی فهمیدیه پوزخندی زدوگفت ببخشیدمعلومه عجله دارین من مسافرکش نیستم فقط خواستم کمک کنم!
منم حرفی نزدم یکم رفت جلوترانگارعصبی شدکه جوابشوندادم چون زیرلب گفت زبونتوموش خورده!وای خیلی ترسیدم گفتم پیاده میشم آقا،گفت کجابه این زودی؟!میخواستم دادوبیدادکنم که پشت چراغ موند منم سریع پریدم بیرون ولی شماره پلاکشوسعی کردم توذهنم نگه دارم.
ازاینجورراننده هامیشه شکایت کردیاازطریق شماره پلاک اطلاعاتشوپیداکرد؟چون اگه پشت چراغ نمیموندمعلوم نیس چی پیش میومد