بايد بگم من اصلا سيگاري نيستم ديشب حالم خيلي خيلي بد بود اين اواخر به شدت استراحتم كم شده و وقت استراحت نداشتم ساعت سه شب كارم تموم شد و رفتم بخوابم ولي از شدت درد چشم و خستگي و سردرد نتونستم بخوابم بلند شدم و مسكن خوردم بازم جواب نداد اين بار رفتم از كشو همسرم يه سيگار برداشتم و رفتم بالكن كشيدم و بعدش تو هال خوابيدم و صبح كه همسرم داشت ميرفت سركار بيدار شدم و يه معاشرت كوتاهي داشتم و بعدش رفتم رو تخت كه پسر ٣ سال و ده ماهه من هم اونجا خوابيده بود خوابيدم تو همون معاشرت كوتاه با همسرم بهش گفتم كه ديشب تو بالكن سيگار كشيدم خواستم ببينم بوي سيگار مونده روم يا نه كه گفت نه اصلا ، دوساعت بعد پسرم از خواب بيدار شد خنديد و خوشحال كه من كنارش خوابيدم بعد رو كرد بهم و گفت مامان سيگار نكشي ها سيگار آدمهاي بد ميكشن و من هاج و واج موندم كه اين بچه از كجا فهميد اين چي ميگه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دفتر خاطرات 6 سال قبلمو پیدا کردم :) همش نوشتم کاش من و علی تا آخر عمر با هم بمونیم :| حالا نموندنمون هیچ :( چرا هر چی فکر میکنم یادم نمیاد علی کیه ؟ :/
چارلی چاپلین در آخرین لحظه های عمرش در پاسخ به گفته کشیش، درباره اینکه امیدوارم خداوند روح شما را قرین رحمت کند ...گفت: " چرا نکند؟ هر چه باشد روح من مال خودش است!