یکی هست دور و برم, که میدونه و میدونم از این موضوع خوشحاله, نمیدونم چرا از بدبختیام لذت میبره, طاقت یه لحظه خندم و نداره, تو چشماش حسادت موج میزنه, چیزی هم ندارم, یه زندگی خیلی معمولی, اما وایساده بدبختیمو تماشا کنه,بعضی وقتا میگم خدا بهم بچه بده, چشمم نکنه! اما یه وقتایی به جز ذوق و عشق خودم, میگم خدا بهم بچه بده چشمش دراد وقتی نمیتونه یه خوشی سادمم ببینه, خدایا یعنی من بدجنسم