مادرشوهرم کاری میکنه که خیلی رو مخمه

مادر شوهر من زن خوبیه،منتها فقط ی عادتش رو دوست ندارم.فالگوش وا می ایسته. دختر جاریم هم چون بچه بود و جاریم شاغل بود از مادربزرگش یاد گرفته بود.یعنی برادر شوهرم و جاریم با چ بدبختی این عادتو ترک دادن واسه بچشون..

صرف این میگم الگو برداری می‌کنه.

اي واااااي😱😱

بنظرم بهتره يه شخص ديگه رو جايگزين كني واسه نگه داشتن دخترت

خب از این چیز میز کوچولوها هم براش بخر

بگو‌دیدم‌خوشتون اومده براتون خریدم 

اگر چیزی‌خوشتون میاد به خودم بگین 

چقدر بد

خیلی اروم و بدون نیش و کنایه به همسرت بگو و بگو پیشنهاد بده که چکار کنید

عزیزم من تاپیکت رو خوندم

شما حرف بد یا توهینی نکردی به مادر شوهر ت 

و مسلما این مسیله برات ناراحت کننده هست مخصوصا که دختر ت داره با مادر شوهر ت بزرگ میشه 

متاسفانه بعضی ها فقط یه کلمه یاد گرفتن ...قضاوت

درست میگید..بچه ها از کوچیکی شخصیت شون شکل میگیره.از بزرگترها الگو میگیرن.

مادرشوهر من،(حالا بگذریم که بدی هاش بیشتر از خوبی هاش هستن) خیلی شکمو هست.همه ش هم غذاهاش چرب و پر روغنه.

باور کنید پنیر پیتزا جزو جدا نشدنی غذاش هست.حتی روی املت هم پنیر پیتزا میریزه.خودش 115کیلو هست.برادرشوهرم تا همین 2سال پیش 98 کیلو بود(باشون زندگی میکنه)بچه برادرشوهرم در سن 8ساگی 62کیلو بود..بنده خدا جاریم حریف شون نشد.فقط غذا خوردن خودش رو کنترل کرد که چاق نشد..

بقدری شکمو هستن که اگهه کسی بره خونشون و غذا کم بخوره،بشون بر میخوره و بی احترامی تلقی میکنن...

دختر دو ساله منو میگیره میبره تو اتاق،هی سیب زمینی سرخ کرده و شکلات و شیرینی بش میده.بش میگم نده،بچه چاق میشه،وزنشو باید کنترل کنم...میره تو آشپزخونه قایم میشه بش میده...

چی بگم خواهر...

کاش از اول عادتش نمیدادی بیاد خونه تو نگهش داره میبردیش خونه خودش

حالام دیر نشده یه بهانه جور کنین ببرین اونجا بچه رو