2737
2734
عنوان

توروخدا میشه بیاین؟؟😔😔

| مشاهده متن کامل بحث + 819 بازدید | 95 پست

اینو همیشه بدون تو یه ادم جدید توی خانواده شوهرت هستی هر کار هم بکنی هرچی هم شوهرت دوستت داشته باشه باز هم بی خیال خواهرش نمیشه


من خودم هم تازگی از این مشکلات دارم کاملا درکت میکنم. ولی فهمیدم که هرچی بیشتر بدی های خانواده شوهرت رو به روشون بیاری بدتر میشه چون باز هم خانوادش براش مهمه. باید فقط با سیاست و محبت شوهرت رو به سمت خودت بکشونی و خودش باید متوجه بدیهای خانواده اش بشه.

باید فقط به خدا پیله کرد،فقط با او میتوان پروانه شد.

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

درسته خواهر شوهرت بات بده.اما انتظار نداشته باش که کاریو که میگی بکنه تا الانم خیلی همراهیت کرده عزیزم.سعی کن خودت رابطتو درست کنی اگه کسی با مم این رفتارو بکنهو اگه چیزی بگه بهم به هیچ کس نمیگم منتظرم موقعیت پیش بیاد یا از بس باهاش خوب میشم خودش خچالت میکشه یا اونو تو موقعیت خودم قرار میدم و از خجالتش در میام زیاد این مواردو به شوهرت نگو خودت یه جوری حلش کن چند وقت دیگه شوهرت کاری به ناراحتیتم نداره میگه تقصیر خودته ها 

دلم از شوهرم شکسته  بخاطر خواهرش خیلی با من دعوا میکنه

بهتره به شوهرت بگی که اگه من کاری کردم دلگیر نشو و دعوا نکن منو حالا که پشتم نیستی.خودت دست بکار شو حقتو از حلقومش بکش بیرون .زندگیتم به خاطر این قاشق چای شیرینا بهم نزن میدونی که همه کارشون اینه که مثل قاشق بیان زندگی شیرین ادمو هم بزنن و برن

2728

هیچم شوهرای دیگران خونوادشونو بخاطر زنشون ترد نمیکنن...چ جالب براچی هدیه میبرن برا خاهرشوهرت مگ تازه ازدواج کرده

گاهی نخوانده قرعه بنام تو میشود...گاهی نمیشود ک نمیشود.‌..الهی شکر

چه رسم مسخره ای دراوردن از خودشون 

یعنی اگه پنج تا خواهرشوهرم داشته باشی باید خونه کدومشون برین

🌷دلم برای خانه ی پدری ام تنگ شده• جایی که شیطنت هایم خریدار دارد .• جایی که همه چیز برای حالِ خوب داشتن فراهم است ...• جایی که همیشه در آن بچه ام ، و بچگی کردنم جرم نیست،که اگر ناز کنم .. پدر و مادرم، می خندند ، و نوازشم می کنند.• جایی که خوش طعم ترین غذاها وجود دارد..و هرچه خواستی نمی گویند خودت آماده کن !همه چیز بدونِ هیچ منتی مهیاست • آنجا که حتی مزه ی نان و ماستش هزار بار از پیتزا پپرونیِ بالای شهرِ اینجا بهتر است ...•  جایی که هر صبح ، بوی عطر گلدان های مادر مشام را می نوازد و صدایِ غُل غلِ سماورش ، حالِ آدم را جا می آورد • جایی که خواب های از سرِ صبح تا لنگ ظهر ؛ عجیب ، در آن می چسبد • که اگر آدم از سردیِ اولِ صبح ها چنبره زد ، کسی هست که با تمامِ عشق ، پتو رویش بیاندازد..و خوابِ شبها ، هیچ نگرانی و ترسی ندارد. جایی که تماشای برنامه کودک از نوع نوستالژی ، بیشتر از نوشیدنی های انرژی زا ، به آدم انرژی می دهد• آنجا که جنسِ قربان صدقه هایش فرق داد!من دلم همین گوشه از دنیا را تا ابد میخواهد.کنارِ پدر و مادری که از لبخندشان ؛تمام باورهایِ مرده ام جان بگیرند !🌷
2738

خیلی مسائل رو بزرگ نکن

چیزی نشده که دیشب رو جدا خوابیدی

بزار هر طور دوست داره کادو بده اونا از چشم تو بمیبینن

شاید یکم خودت هم مقصری که باهات بد رفتار کردن

تو مجلس میرفتی صحبت میکردی باهاش اگه باز بی محلی کرد اون وقت اینقدر جبهه بگیر 

سر مسائل ساده زندگی رو خراب نکن 


بزرگترین ازمون ایمان زمانیست که انچه میخواهید رابدست نمی اورید .با این حال قادرید بگویید     خدایا شکرت  
اینو همیشه بدون تو یه ادم جدید توی خانواده شوهرت هستی هر کار هم بکنی هرچی هم شوهرت دوستت داشته باشه ...

دلیلش اینه که شوهر از همون خانواده اس اگه اونا رو نقض کنه انگار تربیت خودشچ نقض کرده

به نظرم خیییییلی روحیه ی حساسی داری بعدم این ذهنیت تو هست که اون شب چون لباست قشنگ بوده خواهرشوهرت ن ...


من تازه عروسم و فامیلاشون واس اولین بار بود منو میدیدن ولی تنها نشسته بودم و خواهرشوهرم پشتشو به من کرده بود 

اتفاقا چون همیشه لباسای مارک و نو میپوشم با خودم و خوانوادم اینطوریه

خب دیگه پس اگه شوهرت برات کم نمیزاره برو خداروشکر کن چون من یبار ۵ هزارم پول تو جیبم نبود اوایل بارداریم بود هوس لواشک کردم به شوهرم گفتم گفت هیچییییی پول ندارم فردا برات میگیرم رفتیم خونه مادر شوهرم یهو دیدم شوهرم با یه مشمبا خوراکی اومد تو ذوق کردم فکر کردم مال منه در عین ناباوری مشمبارو داد دست بچه خواهر شوهرم😂😂😂😂😂 منم همون لحظه گفتم فقط برای من خار داره😁😁😁

😍تیکر تولد یکسالگی 😍زنی را می شناسم من ؛که در یک گوشه ی خانه میان شستن و پختن درون آشپزخانه سرود عشق میخواند نگاهش ساده و تنهاست صدایش خسته و محزون، امیدش در ته فرداست...زنی هم زیر لب گوید؛ گریزانم از این خانه ولی از خود چنین  پرسد: چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟ زنی با تار تنهایی؛  لباس تور میبافد زنی در کنج تاریکی نماز نور میخواند. زنی خو کرده با زنجیر؛ زنی مانوس با زندان تمام سهم او اینست نگاه سرد زندانبان..زنی را می شناسم من؛که میمیرد ز یک تحقیر ولی آواز میخواند که این است بازی تقدیر. زنی با فقر میسازد؛ زنی با اشک میخوابد زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمیداند...زنی واریس پایش را؛ زنی درد نهانش را ز مردم میکند مخفی که یک باره نگویندش چه بد بختی ،چه بد بختی...زنی را میشناسم من؛ که شعرش بوی غم دارد ولی میخندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد ... بانوان عزيزی كه هر كدام در پس لبخندشان غمی پنهان دارند !

اگه نشستی شوهرت تلافی کنه به همین خیال باش 

تو هم خودت تلافی کن به شوهرت نگو 

یه بار یه بلایی سر خواهر شوهرم اوردم که وقتی از خونش امدیم شوهرم گفت نمی دونم چرا آبجیم اینجور شده بود 

منم به روی خودم نیوردم 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

تست آی کیو

kiana70mz | 14 ثانیه پیش
2687