2733
2739
عنوان

خانم خوشگلایی که حس میکنن زندگیشون سرد شده بیان یه لحظه

| مشاهده متن کامل بحث + 1320193 بازدید | 33786 پست
سلام دختری هستم۱۹ساله دوساله که عروسی کردم و همه ی سیاست هایی رو که گفتی خوندم ولی نمیتونم انجامش بد ...

سلام عزیزم

خوب خوبه که شوهرت الان طرف شماست

در مورد اون تصمیم بهتر الان که رک نگفته دست بکار بشی ولی نه با تندی و کنایه

دنبال موقعیت باش و هر وقت حالش خوب بود یا حرف کار یا خرید وسیله ای شد در مورد زبان به اون شهر صحبت کن

البته نه به حالت گوش زد و تذکر 

به حالتی که رفتنتون قطعیت داره

مثلا با ذوق بگو وای رفتیم فلان شهر میخوام فرم کلاس ....یا برا خونمون این کار رو کنم یا فلان چیز رو بخرم 

و قبل از اینکه شوهرت چیزی بگه بوسش کن بگو خیلی خوشحالم که شوهری مثل تو دارم اینقدر قوی هستی که خواستمو برآورده میکنی

این حرفا رو باید هر چند وقت یکبار بگی 



من با پذیرش ارزنده ترین آرزوهایم آینده را متجلی خواهم ساخت.😍😍تجلی نیروی بالقوه من موجودیت مرا معنا میبخشد.و کائنات و نیروی های یاری دهنده خداوند همه در جهت رسیدن من به آرزوهایم همسو شده اند 💫✨💫✨
سلام الی جون بهترین کار رو میکنی  به رفتار اش جواب نده  کار خودتو بکن امیدوارم هر چه زو ...

ممنونم رویا جون .رویا تو اون موقع ها ک تلاش میکردی مثل من وشوهرت هنوز عاقل نشده بود .شده بود ک ازش متنفر بشی ؟میخوام بدونم این حس تنفرم از کجاست من دوسش دارم اما توهیناش وکاراش تمومی ندارم احساس تنفر دارم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

ممنونم رویا جون .رویا تو اون موقع ها ک تلاش میکردی مثل من وشوهرت هنوز عاقل نشده بود .شده بود ک ازش م ...

بله خیلی مواقع اونجا ها که باعث میشد جلو دیگران خجالت بکشم 

آنجاها که باعث میشد احساس حقارت کنم از اینکه نمیتونم به عنوان یه انسان نه حالا یه زن تصمیم بگیرم 

این احساس که داری طبیعیه نگران نشو از خستگی میاد از اینکه این همه داری تلاش میکنی و طرفت همه رو رشته میکنه 

ولی تو تحمل کن و هر روز با خودت بگو من موفق میشم سپاسگزاری کن و حس کن واقعا موفق شدی خونه و شوهر تو نورانی تصور کن اینجوری حس و ارتعاش فکرت به شوهر تم میرسه 

در کنار این کارها 

توی فامیل خودت و شوهرت ازش تعریف کن 

اگه کاری کرده بزرگش کن 

ولی یادت باشه برای رسیدن به هدفت خودتو کوچک نکنی بااااید روی عزت نفس خودتم کار کنی

من با پذیرش ارزنده ترین آرزوهایم آینده را متجلی خواهم ساخت.😍😍تجلی نیروی بالقوه من موجودیت مرا معنا میبخشد.و کائنات و نیروی های یاری دهنده خداوند همه در جهت رسیدن من به آرزوهایم همسو شده اند 💫✨💫✨
سلام عزیزم خوب خوبه که شوهرت الان طرف شماست در مورد اون تصمیم بهتر الان که رک نگفته دست بکار بشی و ...

رویاجون قراربود بعد از دوسال به شهرمون برگردیم ولی برنگشتیم و به خاطر مسائل دیگه قهرکردم وموقع خوب شدنمون قول داد که برمیگردیم شهرمون و از طرفی کارشوهرم سمنان هست و به خاطر مسائل دیگه ای واجبه که برگردیم شهر خودمون البته فاصله شهرمون تااینجا۲ساعته به نظرت این راه حل جواب میده؟؟چون خیلی سرسخت مخالف برگشتنمون به شهرمون هست

2728
رویاجون قراربود بعد از دوسال به شهرمون برگردیم ولی برنگشتیم و به خاطر مسائل دیگه قهرکردم وموقع خوب ش ...

انشالله که جواب بده 

بیشتر مواقع حرف میزنی از شهرتون با حصرت باشه و آه بکش بعدش😁😁

نا امید نباش فقط اول باید خودت باور کنی تا این حس رو به شوهر تم انتقال بدی

ولی اگه بازم قبول نکرد حتما حتما یه امتیاز خووووب ازش بگیر 

بخاطر گذشت از خواستتون باید تلافی کنه برات 

من با پذیرش ارزنده ترین آرزوهایم آینده را متجلی خواهم ساخت.😍😍تجلی نیروی بالقوه من موجودیت مرا معنا میبخشد.و کائنات و نیروی های یاری دهنده خداوند همه در جهت رسیدن من به آرزوهایم همسو شده اند 💫✨💫✨
بله خیلی مواقع اونجا ها که باعث میشد جلو دیگران خجالت بکشم  آنجاها که باعث میشد احساس حقارت کن ...

بازم مثل همیشه کلی امید گرفتم از پیامت ممنون که اینقدر خوبی .برات دعا میکنم ب هر چی میخوای برسی

2738
سلام عزیزم  بهتره تو این مورد بزاری به عهده شوهرت که جواب مادر شو بده خوار رو شکر که فهمیده هس ...

مرسی عزیزم از وقتی ک گذاشتی حتما استفاده میکنم از تک تک مامانت 😘😘

ان شاالله همه روزای خوب بیاد تو زندگیشون 🌸🌸

سلام استادان گرامی.خواهش میکنم توروخدا منم راهنمایی کنید.

الان ده ساله ازدواج کردم ولی نمیتونم تو جمع خانواده شوهرم سیاست داشته باشم قبل اینکه بریم خونشون همش پیش خودم میگم کم حرف بزنم زیادتعریف نکنم چنان و چنان ....

ولی وقتی میریم انقدر ازخودم بیخود میشم همه چی یادم میره .با برادرشوهرام ازاول راحت بودم تو حرف زدن الان هم باجاریام اینطوریم.البته شوخی نمیکنما فقط زیاد تعریف میکنم از همه اتفاقاتی که افتاده بعد که میایم خونه شوهرم همش غر میزنه چرااینو گفتی چرااونو گفتی.کلا خانوادگی خ رازدارن و حرفای معمولیشونم زیاد به هم نمیگن ولی خانواده مااینطور نیست و هیچی رو از هم پنهان نمیکنیم حتی موارد خیلی مهم رو ولی اینا چیزای خ معمولی روهم از هم قایم میکنن ووقتی مامیریم اونجا ناخواسته یه سری حرفا رو میزنم ک بعدش پشیمان میشم.چندساله دارم رو خودم کار میکنم این اخلاق گندمو درست کنم کمتر حرف بزنم نمیشه نمیشه آخه ادم میره مهمانی ک تعریف کنه دلش واشه نمیشه ک بری صم بکم بشینی و هی ادای باکلاسارو دربیاری اصلا نمیدانم چیکارکنم قبل رفتن هم هی به شوهرم میگم کدوم چیزا رازه و به خانوادت نگفتی بگو ک بدونم و سوتی ندم ولی بازم چیزای دیگه پیش میاد ک میگم و باز میایم خونه و دعوا شروع میشه .توروخدا ی راهنمایی خوب کنید این اخلاقمو درست کنم اعصابم خورده

سلام عزیزم  بهتره تو این مورد بزاری به عهده شوهرت که جواب مادر شو بده خوار رو شکر که فهمیده هس ...

منظورم تک تک حرفاتون بود 😂😂😂😂

ان شاالله همه روزای خوب بیاد تو زندگیشون 🌸🌸
انشالله که جواب بده  بیشتر مواقع حرف میزنی از شهرتون با حصرت باشه و آه بکش بعدش😁😁 نا امید ن ...

سلام،رویاجون ،میشه منم راهنمایی کنی،من باشوهرم دوست بودیم و توی اون زمان بعضی وقتاحرفای بی ادبی میزد یابی احترامی میکردبخاطر اختلاف سلیقه یامثلا چون دوست بودیم من نمیتونستم به همه حرفاش گوش کنم،  ولی از ته قلبمون همودوست داشتیم و داریم،ومن فکرمیکردم بعد ازدواج اون بحث ها ودعواهامون تموم میشه اما نشد وخیلی بدتر شد،الان بعد۸سال بایه بچه هنوزم مشکلاتم کم نشده اضافه هم شده۱-بخاطرشغلش که ازاده وبیمه نداریم ومن از درامدش خبر نداشتم هربار بهش گفتم بیمه کن ،خونه بخر،حداقل یه کاری واسه زندگیمون کن منم دلم خوش بشه میگفت صبرکن صبرکن وتوی این مدت دائم ماشین عوض میکرد واین درصورتیه که قبلا من بهش میگفتم ماشین بخر میگفت تو اهن پرستی ،یعنی هرچی من بهش بگم چندسال بعد به اون نتیجه میرسه ولی محاله بحرف من گوش کنه تاخودش به این برسه که فلان چیزو بخره خلاصه تقریبا۴سال پیش یهو حالش بدشد من فقط میدونستم سریه چک ضمانت برا دوستش تهدیدش میکردن که باید توصاحب چکی بجای دوستت بدی،وازطرفی سند ماشین جدیدش رو طرف دست برده بود توش واسه بنام زدن ماشینو خوابوندن،خیلی دویدیم تاماشینوگرفتیم واون چک هم حل شد،اما شوهرم اختلال اضطراب یاهمون پانیک گرفت طوریکه تا سرکوچه هم نمیرفت تنها،همش توخونه باید کنارش بودم وفقط میخوابید وکاروزندگی تعطیل خانواده مضخرفشم میگفتن هیچی نیست😤😤😤😤من اشتم دق میکردم،یکسال خونه وزندگیمونو گذاشتیم ودائم خونه باباش توی شهر دیگه بودیم،رانندگی نمیکرد میگفت حالت مرگ بهم دست میده،بعد پارسال بهم گفت اون سال۱۵۰ملیون پولم رو بردن ومن بخاطر اون حرص خوردم مریض شدم😭😭پارسال ماشینمونو فروختیم کارتولید کردیم ولی بازم اشتباه کردیم وموفق نشدیم(اینهمه ساله کارتولید میکنه تولیدی وکارگر داشته ولی بنظرمن هیچوقت موفق نبوده وهمشم مقصرمنو میدونه میگه تو باعث شدی تولیدیم ومغازه مو جمع کنم، خوب انقدرضرر میداد منم  میگفتم جمع کن،همش توی هرکاری کنارش بودم اما مدلاشو قبول نداشتم وهمش میگفتم این بدوغر میزدم و عصبی میشدم که توچرا اینکارومیکنی تونمیتونی و...واقعاهم موفق نبوده بنظرم  والانم بعد۴سال حتی یه ماشین قسطی خریدیم،ومن خیلی ناامیدتر از خودشم😩😩😩،نمیدونم چیکارکنم هنوزم تنها جایی نمیره حتما منوبچمم باخودش میبره خستم کرده کارم نمیکنه،بهش میگم تو نمیتونی تولید کنی همش ضرر میکنی برو بیرون واسه دیگران نمیره،میگه تورو طلاق میدم بخای ولی کارمو نههههه،😭😭من غرمیزنم و زود عصبانی میشم وبعضی وقتا حرفای بدی بهش میزنم وهزار با حرمتشو شکستم بهش گفتم بی عرضه گفتم اشتباه کردم باهات ازدواج کردم و...ومیدونم اشتباهه ولی نمیتونم خودموکنترل کنم از دست کاراش از اشتباهاش اصلا حرف گوش نمیده. نمیزاره سرکار برم خودش گاهی باما میریم یه مقدار کارمیاره میدوزه تو خونه میبره میده فقط خرج بخور ونمیر همین

واسه شفای شوهرم یه حمد یایه صلوات میگی،شاید بادعای شما خوب شد😘
سلام،رویاجون ،میشه منم راهنمایی کنی،من باشوهرم دوست بودیم و توی اون زمان بعضی وقتاحرفای بی ادبی میزد ...

شوهرمن فکرمیکنه زندگی فقط نون دراوردن واسه گشنه نموندنه،اون وقتام که میرفت سرکار صبح ها تا۱۰میخوابیدشب تادیر وقت بیرون حتی جمعه، میگفتم باباصبحها زودبروشب زود بیا ماهم زندگی کنیم اصلا تعادل توی زندگی نداره اونوقتاهمش بیرون الان همش خونه😣😣کلافه ام کرده،میگه از دست بداخلاقیای تو دیر میومدم،مشاوره هم رفتیم خیلی شوهرم زبون داره جلومشاوره میگه تاحالا کی گشنه مونده یاپول قرض کرده یابی لباس مونده😳انگار زندگی فقط بخورونمیره ولی ایده الهای من یه زندگی خوب و هرروز روبه پیشرفته نه که فقط یه لباس داشته باشم بپوشم وغذا بخورم،اونم میگه شوهرت خوبه ،شماتفاهم ندارید،چهارتاکتاب بخون،اگه بحرفای من گوش میکرد الان صاحب همه چیزش میکردم،انقدر ول خرجی کرد دست خواهر برادرش رو گرفت بی حساب وکتاب خرج کرد واسه دیگرانی که الان همشون کشیدن کنار اصلا براشون مهم نیست وضعیت ما،فقط من موندم وبچم ویه عالمه ارزو که به باد رفت😔😔😔😔😔

واسه شفای شوهرم یه حمد یایه صلوات میگی،شاید بادعای شما خوب شد😘

سلام دوستان خوبین من ازوقتی واردماه هشتم بارداری شدم همش به همسرم شک دارم شباخواب میبینم بهم خیانت میکنه فقط شک تودلمه که تواینترنت به عکس وفیلمای سو****پرنگاه میکنه نمیدونم این شکم بخاطربارداریه یااینکه رفته یه شهردیگه براکاراین خسمونمیتونم بخودش بگم ناراحت میشه خیلی تحت فشارم😢

عشقای زندگیم همسرمودخترم😘😘❤❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  10 ساعت پیش