فداتشم عزیزم قبلناکه صدای بحث منوشوهرمومیشنیدمیومداتاق آتیش وزیادمیکردمیرفت یه بارداشتیم باهم کل کل میکردیم که اینم فکرکرددعواست اومدپرسیدچیشده چه خبرتونه منم گفت اوف بازاومدهرچی میشه میادکه خداروشکرشنیدیه خورده بهترشده ولی چشم دیدن خنده منوباهمسرمونداره😁
تویه خونه بودن این سختیارم داره باید تحنل کنی جلوشوهرت نگو وای مادرت بازاومد یجوری ازمادرشوهرت تعریف کن شوهرت فک کنه ک بامادرش دشمنی نداری باهاش دوستی مثلا.مثلا مادرشوهرت هرجی میشه میاد تواتاقتون هیجی نگو موقع خواب یدفعه ایی یه اه بکش شوهرت پرسید چیشده بگو کاش یه خونه جداداشتم حتی مستاجربودیم اونوقت دغدغه هیچیونداشتم ک یهویی مامان بیاد تومن خیلی سختمه اینجوری هم اونا ناراحت میشن ک دعوای مارونیبینن هم من
قبلناکه سیاستی نداشتم نمیدونستم که چجوری بایدرفتارکنم ولی الان یه خورده بهترم،عزیزم اصلانمیتونم بگم یه خونه جدابگیریم چون اصلاقبول نمیکنه خودمم نمیتونم چون طلاهاموفروختم واسه این خونه نمیتونم بزارم برم شایداگه خدابخوادبتونم مغزهمسرموشستوشوبدم طبقه بالاروبسازیم خیلی خوب میشه
اره طبقه بالارم بسازین خیلی خوب میشع کاش طلاهاتونمیفروختی....کم کم دلشوبدست بیارک بسازین خونه ولی زیادنگو ک عادی شه حرفات.یجوریم نگو ک دعواکنین...باشورواشتیاق باهیجان‌بگو اگه توخخونه خودمون بودیم فلان کارومیکردم برات کلی غذاهایی ک دوسداری میپزم لباسایی ک دوسدارم جلوت میموشم وقتی میای خونه میمرم بغلت وازاین جورچیزا یکمم حرفای س ک س ی 🙊🙊🙈قاطیش کن مردادوس دارن😀🤣
هر موفقیت یا راهکاری پیدا کردید اینجا بیاید بگین تا بقیه هم یاد بگیرن
چرا مردها اینقدر دوست دارن کسی ماساژشون بده آخه؟؟؟فعلا ما سر همین موضوع با هم سرسنگینیم!!! شوهرم میگه از خواهرم یاد بگیر تا شوهرش از سرکار می یاد اون کل بدنش رو ماساژ میده ، من هم گفتم من بلد نیستم برو خواهرت ماساژت بده!!!
