به طورمستقیم نمیگه ولی منظورش اینکه با فامیل خودم قطع ارتباط کنم
نه میزاره عروسی برم نه مهمونی
هرچی فحشه بارشون میکنه
الانم سراینکه نمیزاره عروسی که دعوت شدم برم دعواشد
یه حرفی زد که بدجور داغونم کرد
ای بابا
ادبش کن
ول کن همشون ی گهن. الان شوهر من کپیده منم همش گریه کردم. واقعا ارزششو نداره. بذا تو حال خودش باشه احمقارو
چرا مگه مرض داره
باحرف زدن هم درست بشو نیس
هرچی میگم آخرش بازحرفه خودشومیزنه
میگم من اونا ادم حساب نمیکنم غلط میکن مارو عروسی دعوت میکنن
توهم عروسی فامیلای اون نرو....چطو فامیلای تو اَخن فامیلای اون گل؟؟؟!!!
جای آدمش نذار حالش جا بیاد فک کرده چه گهیه مث شوهر من. سر سفره از شوهرم سوال پرسیدم عین خر جواب نداد چن بارم تکرار کردم اصلا انگار نه انگار پیش بابام. باز خر ی عر‌عر میکنه اما این از خرم کمتره. خاک تو سر همشون
شوهرم پسرخاله مامانمه
بخاطرهمین بعضی از عروسیا مشترکن
عروسیای پدری مادر و پدرخودمو نمیزاره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
44 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
