کیا مثه من از همسرشون جدا میخوابن

الان انقد تکون میخوره شوهرمم خوشش میاد دستشو میذاره روشکمم میخوابه خیلی تکون میخوره هه جوجوی من انگار بوکس بازی میکنه با شکمم والا

وای خدا منم هفته ۲۳ 😁😁😁 چرا باهم باردار شدیم... تاریخ زایمانت گفتن چندم بهمن  ?

فعلا درگیر اسمم شدید...خیلی خیلی سخته ... 

ما شاید بزاریم آراد ,میدونم زیاده آمار اسمش ولی ... چون ما نداریم ن توی خانوادها ن فامیل ن همسایه 😁😁😁 همجا تحقیق کردم 

واقعا خوشبحالت من زیاد حس نمیکنم ,چون هم چربی دارم هم جفتم قدامیه و گفتن دیرتر حس میکنم یا کمتر..  

شوهر منم اینجوری هرشب میگه بزار با نی نی حرف بزنم ول نمیکنه ...  سرمیزاره روی شکمم , اولین چیزی ک میگه اینکه .... مامان بده بابا خوبه ,بابا دوست داره,میگم برو انور چ پرویی تو هنوز نیامده چ حرفایی میزنی

گفتن شاید اولای اسفند بیوفته نمیدونم والا معلوم نمیشه که اخراش کی بدنیا میاد

آره خیلی باحاله...بخدا نصفه شبا چون گاهی اوقات بچه بیداره منم بیدار میمونم باهاش...مثلا یهو دلم ضعف می ره میرم ی چیزی میارم ک بخورم و دلم نمیاد تنها بخورم بیدارش میکنم مثلا دیشب بیدارش کردم پاشد نشست بهش سیب دادم گفت پوستشو بگیر بعد بده،پوست کندم دادم بهش خورد گفت موز داریم؟گفتم ن تموم شده...گففت پس هیچی بوس تشکرشم کرد و باز خوابید...صبح بهش گفتم دیشب چرا هوس موز کرده بودی؟ گفت کی من؟گفتم آره الان حتما یادتم نمیاد دیشب بهت سیب دادم...

قیافش دقیقا اینجوری بود  

من اصلا هیچ تغییری نکردم اصلا ,کسی متوجه نمیشه باردارم,نه قیافه ن اندام...خودم شکمم داشتم هنوز همونجوریه ... 

وقتی میگم باردارم میگن وای مطمانی... 😁 خیلیم خوشحالم ک شکمم ازاین گنده تر نشده ,کاشکی همش اینجوری بمونه

جفت منم قدامیه ولی تواین دوهفته خیلی تکون میخوره دیگ 

سنو ان تی و آنومالی میگن ک...البته میگن ان تی دقیق تره همیشه

بمن گفتن ۲۶ بهمن بعدم ۲۲ بهمن 

ولی امکان داره دیگ ۲ هفته زودتر یا یک هفته دیرتر بیاد و طبیعیه 

منم تکون میخوره خودم حس میکنم ولی کسی متوجه نمیشه بغیرخودم,فقط ضربه وارد میکنه چندبار , همین ...وگرنه تکون  اونجوری نمیخوره ک کسی دست بزاره بفهمه  یا جابجا نمیشه ک بخوام حس کنم... 

منم اصلا تغییر نکردم یه کوچولو شکمم اومده جلو از اول حاملگی نه حالت تهوع داشتم نه از چیزی بدم اومدنه صورتم لک افتادهیجی نه دردی داشتم فقط اولاش  کمرم درد میکرد بعد فقط سه روز معده ام همین اصلاچیبگم هیچی از حاملگی نفهمیدم همه بهم میگن خداکنه هرکی حامله بشه مثل تو باشه

خخخخخخ. منو شوهرم وسط تخت دونفره میخوابیم.‌چون گاهی اوقات نصفه شب ها قل دخترم میاد وره دل من،پسرم وره دل باباش.‌تاصبح۴نفره میخوابیم خیلی راحت‌ دخترم عمودی میشه و لگد میندازه که مشکلی نیست.۴تا استخونه و وزنش قابل تحمله. یهو پامیشم صبحی میبینم دخترم روی من خوابیده  و دوطبقه شدیم😂😂😂😂کوچیکه البته.۴/۵سالس و ریزه

تومنی یا من توام 😁😁 

من اصلا هیچ معده  درد و این چیزا نداشتم هیچ ن حالت تهوع ,فقط بی حوصلگی همین ,به دکترم میگفتم اینجوریم میگفت وای دختر خودتو چشم نزن حالا .... 

نه بابا این  اصلا دست نمیزارم روش نگا میکنم شکمم میره بالا فداش بشم پسر شلوغی میشه 

😄😄😄

من بخاطر چربیه اینجوریم حس نمیکنم زیاد خدا زیادش کنه😁😁😁

واسه سنوهم ک میرم اینقدر فشار میده , بخاطراین چربیا خیلی خسته انگار دیدن بچه