من اعصابم خیلی داغونه حالم خوب نیس خواستم یکم با شما درد و دل کنم حوصله ندارم قطره چکونی کنم و همشو یه جا میگم ممکنه طولانی بشه
من 2 ماهه گوشیم خراب شده بود فروخته بودم ولی موقعی ک خواستم بخرم دلار رف بالا و منتظر موندم ک دلار بیاد پایین بخرم و واسه همین هنوز نخریدم و با گوشیه شوهرم میرفتم اینستا خیلی موقع ها حتی پیجم ک میموند رو گوشیه شوهرم حتی خروج هم نمیکردم دیشب وقتی رفتم پیجم تو پستی ک چن شب پیش کامنت گذاشته بودم دیدم چن تا جواب دادن ب کامنتم و در باره ی پستی ک کامنت گذاشتم بگم یه دختره بود ک شوهرشو از پشت بغل کرده بود یه تیکه از فیلم کمدی بود منم کامن زدم منم شوهرمو اینجور از پشت بغل میکنم خیلیا ک جواب داده بودن ب کامنتم مودبانه بود لایک کرده بودن ولی چند تا پسر احمق اومده بودن چرت و پرت نوشته بودن من جوابشونو ندادم بعد شوهرم گوشیش دستش بود ک یه هو من گفتم یه لحظه بده یه لحظه بده این ب من شک کرد رف دایرکتامو چک کرد همه جارو چک کرد هیچی نبود بعد رفت همون کامنتارو دید باهام دعوا کرد بهم خیلی چیزای سنگین گف واقعا دلم شکست ولی فقط گفتم برو کامنتو پاک کن اگ ناراحتی . اینجور بحثمون بود سر یه چیز الکی ک من حتی مهم نمیدونستم . و منو زد من بهش قبلا گفته بودم اگ دستت بهم بخوره منو باید فراموش کنی و منم شب 4 ونیم ساکمو بستم همه لباسامو برداشتم اماده کردم صبح ک بیام خونه مامانم گف تو نمیری من خودم میبرم چون تنهایی نمیزاره بیرون برم منم گفتم باش و امروز خونه رو ترک کردم اومدم خونه مامانم و تصمیم گرفتم طلاق بگیرم چون واقعا نمیتونم بعضی شرایط رو تحمل کنم ما طبقه ی دوم ساختمون مادرشوهرم اینا میمونیم ک هر روز بهم فحش میدن تیکه میندازن اذیتم میدن الانم ک شوهرم باهام اونجور کرد انگار تحملم سر رسید
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.