پدر من کلا اعتقاد نداشته و نداره
من نوزاد ک بودم ب شدت بد اروم بودم کسی ب مادرم اصرار میکنه بیا ببریمش سرکتاب براش باز کنیم.پدرم مخالف بوده میگه فقط بخاطر اینکه فردا نگن نذاشتی اجازه میده
اما از اون روز ب جای اینکه من بهتر بشم بدتر شدم
بچه خودمم ب شدت ترسو و بد اروم هست.خانواده همسرم خیلی اعتقاد دارن یکماهگی بردیمش پیش کسی ک گفتن اما تغییر نکرد.البته این طرف با قران کار میکرد