این اتفاق براشماهم افتاده آیا

واسه منم خیلی پیش اومده این مدلی مهمون بیاد منم ناراحت میشم بیشترم بخاطر اینکه خب مثلا تدارک یه تعداد خاصو دیدم دلم میخواد غذام و مهمونیم ابرومندانه باشه و از مهمون دعوتیم بخوبی پذیرایی کنم و یا شاید دلم نخواد یه نفر عمرا پاشو خونم بذاره وقتی من تا حالا احترامی ازش ندیدم و دعوتم نکرده وقتی اضافه میشن همه چیت بهم میریزه حالا خواهرم خونه ما نه اما خونه مادرم این مدلی هست مثلا مامانم مهمون داره چون من شاغلم و بچم اونجاست خب میدونه هستم و تدارک میبینه بعد که سفره پهن میشه یهو یکی در میزنه خواهرم و دوتا بچه هاش خب سه تا ادم بزرگ هستن دیگه و ماشاالله بخور اگرم قیافه ات بره تو هم خواهرم تا عمر داره گله میکنه بعدمومیخواد واسه شوهرشم غدا ببره خب کارد بخوره تو اون شکمت تو که برنامه اومدن داری زنگ بزن بگو ماهم میایم بدبخت مامان که حرفی نداره اینقدر ازین اخلاقش بدم میاد

اره دقیقا یبار مامانم پیش اونیکی خالم گفت کدوم بچتو دوس داری اونم گفت هر دوش ادم هردوشو دوس داره فلان فلان مامانم گفا نه بلاخره یکی بیشتر عزیزه ادم دوس داره دیگه کلی گفتن اخرم مامانم گف وای فاطیما شوخی بودا چشمک زد منم ...فرض کردن😆😆