امروز اونقدر گریه کردیم ک....دلم داره میترکه، خواهرم داره جلو چشامون پرپر میشه و هیچ کاری از دستمون ...
چرا عزیزم دور از جونش
اری فاحشه شدیم..،وقتی عشق تجاوز کرد وقتی بدبختی تجاوز کرد... وقتی قدرتمندتر از ما تجاوز کرد... ومن حامله ی عقده هستم..بترسید از روزی ک فرزندم ب دنیا بیاید..
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
آره منم دو شب پیش این طوری بودم تا صبح گریه کردم سبک شدم کلی هم سر خدا غرغر کردم که چرا حاجتم رو نمیدی و با کلی ناامیدی خوابیدم. البته فرداش معجزه نشد اما با یه کور سوی امید بیدار شدم
من خیلی حالم خرابه.نامزدم دیشب باهام سر غیرتی بازیای الکی دعوا کرد امروز اصن حرف نزدیم تا بعد از ظهر که زنگ زد مثلا از دلم دراره.ولی یه معذرت خواهی هم نکرد انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده برخورد کرد.همیشه همین مدلیه. منم سرد جوابشو دادم همش اعصابم ازش خورده .خیلی ناراحتم.امشبم به جای اینکه بیاد پیش من رفته هیئت.اه این جه وضعیه دیگه.ازین که دوستم داره مطمئنم ولی واقعا ناخواسته اذیتم میکنه.تا میام باهاش حرف بزنم بگم دردش چیه میگه بس کن
اری فاحشه شدیم..،وقتی عشق تجاوز کرد وقتی بدبختی تجاوز کرد... وقتی قدرتمندتر از ما تجاوز کرد... ومن حامله ی عقده هستم..بترسید از روزی ک فرزندم ب دنیا بیاید..
مریضه،ضعف عضلانی داره،با ی سرماخوردگی،کلا سیستم بدنش بهم ریخت،دیگه حتی نمیتونه رو پاهاش وایسه،جیگرمون داره می سوزه واسش،امشب بستریش کردن،بدنش عفونت کرده
مریضه،ضعف عضلانی داره،با ی سرماخوردگی،کلا سیستم بدنش بهم ریخت،دیگه حتی نمیتونه رو پاهاش وایسه،جیگرمو ...
الهی 😥ناراحت شدم واقعا
انشالله ب حق این شبای عزیز سلامتیشو هر چ زودتر بدست بیاره
اری فاحشه شدیم..،وقتی عشق تجاوز کرد وقتی بدبختی تجاوز کرد... وقتی قدرتمندتر از ما تجاوز کرد... ومن حامله ی عقده هستم..بترسید از روزی ک فرزندم ب دنیا بیاید..