2777
2789

خلاصه ازین جا چهره ی واقعیشو نشون داد مرتیکه

زد تو خط تهدید گف فلان میکنم بیسار میکنم عکساتو پخش میکنم میرم پیش بابات

منم مجبور شدم باهاش بمونم حالا تو این گیر ودار سروکله ی طرفم پیدا شد گفت من بدون تو نمیتونم و اینا منم واقعا نتونسته بودم فراموشش کنم ک هیچ اوضاع بدترم شده بود

دیگه مونده بودم بین دوراهی دلم روزای ارومو عاشقونمو باطرفم میخاست از ی طرفم اینور گند زده بودم ومجبور بودم بمونم

خیلی اذیتم کرد به فکر خودکشی افتادم هی میگفت بهت زنگ‌زدم چرا گوشیت اشغال بود الان عکساوچتاتو میفرستم برا مامانت

منم التماس که نکن و اینا

از ترسم ت‌‌لگرام مامانمو زده بودم رو گوشیه خودم که یه وقت چیزی بفرسته پاک کنم

این اذیتاش همچنان ادانه داشت

رسیدم به ی جایی که حس گردم بریدم دیگه نمیتونم

اول زنگ زدم به طرفم همه چیو گفتم اونم به باباش گفت باباشم به مامانم پی ام داد

چون رابطه ی مارو قبلا خونوادم میدونستن

مامانم بهم گفت فلانی پی ام داده گفته یکی دخترتو تهدید میکنه و اینا من گفتم دروغه من میخاستم از دست طرفم راحت بشم این شکلی گفتم ولم کنه

من به دستای خدا خیره شدم معجزه کرد🍂❤

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

با طرفمم دعوا کردم گفتم نمیخام بابات دخالت کنه و پاب خونوادم کشیده شه وسط

قرار شد همو ببینیم

نگو ممد عوضی تعقیبم میکرده

منو که با اون دید فکر کرد من دلیلم برا کات اونه نه مخالفت خونوادم

من به دستای خدا خیره شدم معجزه کرد🍂❤

حسابی عصبانی شد

اس داد بعد از قرارت بیا کارت دارم رفتم سوار ماشینش شدم فک کنین اهنگ غمگین گزاشته بود گریه میکرد سر خودشو میکوبوند تو فرمون😐

گفت برو دیگه کاریت ندارم فلان و بیسار

منم خوشحال وخندان ک شر این موجود از زندگیم کم شده😂اومدم خونه شب نشد زنگ زد باز

که من بی تو نمیتونم دارم میمیرم عقب نمیکشم نمیزارم تو واسه فلانی بشی فلان و بیسار

عیبی نداره برو با اون ولی با منم باش

نمیدونم واقعا چرا قبول کردم شاید چون بودن با طرفمو میخاستم شایدم راه دیگه ای نبود شایدم از رو سادگی

قبول کردم

ی مدت بعد دوست صمیمیم به طرفم پی ام داده بود که فلانی هم با توعه هم با ممد

منه ساده فکر کردم کار دوستمه ممد بهم گفت ولش کن کاری نداشته باش من خودم حسابشو میرسم

اینطوری شد که حرفشو باور کردم ولی بعد فهمیدم کار ممد

بوده برای اینکه طرفم منو ول کنه


من به دستای خدا خیره شدم معجزه کرد🍂❤

عاقا خلاصه سرتونو درد نیارم

دوباره دیدم این واقعا خیلی پررو بازی در میاره

گفتم این سری دیگه واقعا کات

گفت باشه من برا تو خیلی خرج کردم😂باید ۵تومن بهم بدی تا از زندگیت برم

منم عصبااااانی گفتم چرا گو‌ه میخوری عمت بود پول کافتو حساب میکرد تو نداریت

بهونه اورد کلی

منم قطع کردم گفتم هرغلطی میکنی بکن

صبحشم رفتم پیش وکیل .همه ی وویساشو اسکرین شاتاشم بردم

وکیل ی اشنایی داشت تو امنیت به اون زنگ زد شماره ی ممدو دادم بهش زنگ زدن تهدیدش کردن و گفتن فلان روز بیا اینجا

بم زنگ زد گفتم دیگه هرغلطی میکنی بکن

ب مامانمم زنگ زدم شماره خونشونو دادم گفتم بگو ب  مامانش بگو ب من زنگ نزنه پدر منو دراورده

مامانم زنگ زده بود به مامانش مامانش پررو پررو گفته بود دختره شما خرابه خودشو اویزون پسر ما کرده پسر مارو بدبخت کرده هی بهش زنگ میزنه پسرمون اله بله و ازین حرفا😂مامانمم گفته بود دخترمون هرچی هست به شما ربطی نداره ی بار دیگه پسرتو دورورش ببینم با شوهرم طرفه


من به دستای خدا خیره شدم معجزه کرد🍂❤

بعد ممد بهم زنگ زد گفت من نمیخاستم برم پیش بابات ولی با این کارت حتمن میرم

خلاصه رفته بود جلو در خونمون با بابام حرف زده بود من هیچ وقت نفهمیدم بهم چی گفتن ولی هرچی بود فهمیده   به بابامم گفته بود به دخترت بگو شکایتشو پس بگیره 😂دیگه کاری ندارم و اینا😂گرخیده بود بدبخ. دیگه هیچ تهدیدی نمیتونست بکنه از جانب خونوادم

مامانمم کلی دعوام کرد ولی بنظرم ارزششو داشت

بعد انقدر پررو بوددکانال تهدیدشو عوض کرد گفت اسید میپاشم فلان میکنم واینا

ب بابام گفتم گفت بیخیال شکایت خیلی بدبخت تر ازین حرفاست

دیگه تهدیداشو جدی نگرفتم و از همه جا بلاکش کردم

و خبری ازش نبود واقعا از شرش خلاص شدم

بعد ازینکه باهاش کات کردم تازه فهمیدم چه اشتباهی کردم

ابروم پیش دوستام رفت میگفتن این عتیقه ی زشت چی بود از بین پیامبرا جرجیسو انتخاب کردی🤨

رفتاراش آنرمال بود اصلا بهم نمیومدید اینا

منم هرروز صدقه میدادم ازین دفع بلای  عظیم

گذشت تا همین چند وقت پیشا که فهمیدم عشقم بهش ۵تومنو داده ناراحت شدم گقتم چرا کردی اون دیگه هیچکاری نمیتونست بکنه

  گفت عزیزم حتی  به ریسکشم نمی ارزید .یه وقت بلایی سرت میاورد من چیکار میکردم

من به دستای خدا خیره شدم معجزه کرد🍂❤

خلاصه من هنوز موندم تو خلقت این بشر ازون بدتر تو کار خودم موندم که چرااااااا رفتم سراغ همچین ادمی

حالا طرفم میگفت وقتی اوند پول بگیره ازم شاد و شنگول باهام روبوسی کرد و عید و تبریک گفت

میگه من همینطوری پوکر بودم😐

من به دستای خدا خیره شدم معجزه کرد🍂❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792