شوهرم بخدا شاباش های عروسی رو هم خودش گذاشته بود تو جیب باباش ک بهش بدن.ینی در این حدددددد
ببخشید جاریتون چی شد اخرش
بچه ها یه طرفه به قاضی نرین خودتون رو بذارین جای آون دختر شاید آون هم دلیل خاص خودش رو داشته باشه مطمن باشین آون دختره هیچ وقت نمیره خونه خودش رو خرج زن برادرش کنه یه ذره فکر.....
گلم گناع دارع چرا نداریش رو میگی نداشته باشه داشته باشع برای خودشع مشکل هم داشتع باسع با خانوادع همسرت دارع
چقدر شرایط داستانت شبیه ماست ،پدر شوهر و چنتا خونه و نشستن بچه ها تو خونه و ... بااین تفاوت که من خاسم برم تو یکی ازین خونه ها بشینم جاری خانم بزووور با کلی قیافه ناراحت بلند شد از خونه که مستاجرشو بلند کنه خودش بشینه ،کلی ام خونه رو داغووووون کرده بودن در حدی که از چاک ترک دیوار پذیرایی خیابون معلوم بود همه چیز شکسته و داغون ،شوهرمم خاست بازسازی کنه پدرشوهرم گفت یک قررونم من نمیدم خودتون باید بدید، بازسازی تا عروسی هم ۲۰ روز بیشتر نبود و ما وقت نداشتیم ،و جاری قشنگه دعوا راه انداخت که شما طبق نقشه قبلی میخاسین مارو بیرون کنید ،
حالا شما برید اون خونه بشینید به شوهرت نخ بده اینو بگه اگه جاری ات خواست برگرده بهش بگن فقط اون یکی خونه است 😝یا بفرستنشون مستاجری تا قدر بدونن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
