منم دورم از خانواده و اشنا .....از خونواده شوهر هم دوریم
از یه طرف میگنددوری و دوستی دخالت تو زندگی کمتره راه دوری حالا یخورده عزیزتری و هر چن بار میری شهر خودتوندروحیتم عوض میشه بچت و دور از دخالتهای دیگران بزرگ میکنی با همسرت بیشتر وابسته هم میشین
حالا از یه طرف غروبی که دلت میخواد یع اشنا بیاد و بادهم یه چای بخورین محرومین ...یه بیرون رفتن با خانواده ..یه خرید کردن ...دوران بارداری ...دوره مریضی ...حتی کسی نیس یه چن ساعت بچت و بهش بسپاری 😕😕😕😕😢😢😢😢کلا مرگ بر زندگی