2777
2789
عنوان

دلم گرفته

| مشاهده متن کامل بحث + 224 بازدید | 31 پست
چرا می گه برو گمشو؟ خیلی عجیبه ....  همیشه اینطوری بوده؟؟

نه همیشه نبوده ...وقتی بچه دار شدیم اصلا نمیدید منو ک روزی ک من دردم گرفت برا زایمان قبلش لباس شستم گفتم بره اب بکشه گفت نمیرم باشه عصر لباسا تو اب کثیف تا عصر بدتر میشه خودم برداشتم بردم ک بهم گفت برو تا کُرت بیفته ..ک همون موقعه کیسه ابم پاره شد نتونستم از شدت ناراحتی زایمان کنم هم طبیعی بخیه خوردم هم سزارین

خدایا جز تو معبودی نیست  تو پاک منزهی و من از ستمگران هستم ..
نه همیشه نبوده ...وقتی بچه دار شدیم اصلا نمیدید منو ک روزی ک من دردم گرفت برا زایمان قبلش لباس شستم ...

وای چقدر ناراحت شدم. 😢😢😢😢

 چرا اینطوری شده؟ آدم به بچه خودش می گه کره 😕😕😕


اشکهام همه خشک شدن . دیگه حتی گریه هم نمیکنم . خدایا تو که دلت به حال من نسوخت اما تو رو به بزرگیت قسم میدم هیچ کسی رو در حسرت به آغوش کشیدن بچه اش نزار

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

اینا بکنار برادرشوهرم زنش خیلی اذیتمون مکنن .همیشه حسادت دخالت حتی دعوا میندازن بینمون رو ..برادرشوهرم زنش هیچکس نباید چیزی بخره فقط باید اونا داشته باشن ..حتی ی روز باباشون مخواست ب پسرکوچیکه پول بده برادر بزرگه خودشو چاقو زد ک چرا بهش پول میدین ...یا با شوهرم دعوا افتاده ک تو نباید چیزی داشته باشی ..من هروقت حامله میشدم زنش گریه مکرد با اینکه بچه داشت ..خیلی اذیتمون مکننن..میان خونه من بهترین چیزی مخورن اما میرن جایی مگن تو بلد نیستی

خدایا جز تو معبودی نیست  تو پاک منزهی و من از ستمگران هستم ..

اما شوهرم نمیدونم جرات نداره یا نمیخواد چیزی بهشون بگه بجای دفاع از من منو مخواست بزنه جلو همه خانوادش

خدایا جز تو معبودی نیست  تو پاک منزهی و من از ستمگران هستم ..
وای چقدر ناراحت شدم. 😢😢😢😢  چرا اینطوری شده؟ آدم به بچه خودش می گه کره 😕😕😕

بچم از وقتی بدنیا اومد خیلی گریه مکرد ..یک دفه نگفت بده بچه رو بمن تو یکم استراحت کن .لباسای بچم همونایی بود ک مامانم خریده دیگه نخرید براش لباس ..بخاطر اینکار همیشه مریض بود بچم ..باز مامانش مگفت پول ندی ب لباس 

خدایا جز تو معبودی نیست  تو پاک منزهی و من از ستمگران هستم ..

چی بگم؟ یه فکری بکن . همه راهها رو امتحان کن. یا با محبت یا با بی محلی...  به نظر من اصلا بهش نگو چرا می ری خونه مامانت یا کمتر برو یا ترو. برعکس مثلا یه کیک درست کن. وقتی خواست بره خونه مامانش زگو راستی عزیزم من برای مامانت کیک پختم بیا اینو ببر براشون. سلام برسون. با لبخند. ببین ممکنه این کار رو بکنی بگه برو بابا . اما ازت تعجب می کنه و براش مرموز می شی. 

توی خونه آرایش کن و تمیز باش. یه صندل یا دمپایی بپوش که قدت رو بلند کنه. به هیچ وجه بهش نزدیک نشو برای بغل کردن یا بوسیدنش. یه جور باش جذبت بشه

اشکهام همه خشک شدن . دیگه حتی گریه هم نمیکنم . خدایا تو که دلت به حال من نسوخت اما تو رو به بزرگیت قسم میدم هیچ کسی رو در حسرت به آغوش کشیدن بچه اش نزار

من دوتا بچه اوردم سقط شد یک دفه نگفت استراحت کن بیا ببرمت دکتر .ببینم چرا بچهام سقط میشن ..حالا هم ک منو برده دکتر ..یکدفه ..گفته دیگه نمیبرمت 

خدایا جز تو معبودی نیست  تو پاک منزهی و من از ستمگران هستم ..
چی بگم؟ یه فکری بکن . همه راهها رو امتحان کن. یا با محبت یا با بی محلی...  به نظر من اصلا بهش ن ...

عزیزم فک مکنی من از کجام ..من تمام اینایی ک میگی انجام میدم ..حتی همین کیک مگی درست کردم اما گفتن پسرمون اورده .باز یک چیز خودشون میفرستن خانه فقط برا پسرمون ....ارایشم همیشه هست ..دستام تنم بودی غذا یا بوذی بدی نمیده ..همیشه بهترین بودم جلوش ک داداشش بمن حسادت مکرد من اینجورم زنش اینجور نیس.حتی بهترین س ک س براش دارم .اما نمیشه ..غرور داره ..اگه ولش کنم ک میگه برو بیرون از خانم

خدایا جز تو معبودی نیست  تو پاک منزهی و من از ستمگران هستم ..
من دوتا بچه اوردم سقط شد یک دفه نگفت استراحت کن بیا ببرمت دکتر .ببینم چرا بچهام سقط میشن ..حالا هم ک ...

فک می کنی چرا دوستت نداره؟؟؟

 از کدوم کارات بدش اومده؟ یه چیزی هست که داره اذیتش می کنه. مطمئنا خانوادش هم زیاد راجع به تو پیشش بدگویی می کنن

اشکهام همه خشک شدن . دیگه حتی گریه هم نمیکنم . خدایا تو که دلت به حال من نسوخت اما تو رو به بزرگیت قسم میدم هیچ کسی رو در حسرت به آغوش کشیدن بچه اش نزار
فک می کنی چرا دوستت نداره؟؟؟  از کدوم کارات بدش اومده؟ یه چیزی هست که داره اذیتش می کنه. مطمئن ...

خودش میگه دوست دارم ..خودش میگه خانوادم جرات ندارن از تو بگن 

خدایا جز تو معبودی نیست  تو پاک منزهی و من از ستمگران هستم ..
عزیزم فک مکنی من از کجام ..من تمام اینایی ک میگی انجام میدم ..حتی همین کیک مگی درست کردم اما گفتن پس ...

خدا بهت صبر بده . شرایط سختیه. بشین جدی باهاش حرف بزن. مگه مرد هم اینطوری می شه. اه 

اشکهام همه خشک شدن . دیگه حتی گریه هم نمیکنم . خدایا تو که دلت به حال من نسوخت اما تو رو به بزرگیت قسم میدم هیچ کسی رو در حسرت به آغوش کشیدن بچه اش نزار
خودش میگه دوست دارم ..خودش میگه خانوادم جرات ندارن از تو بگن 

بهش بگو دوست داشتن باید معلوم باشه از کدوم کارت بفهمم دوستم داری؟ از زبون خوشت؟ از اینکه برام ارزش قائلی؟ از اینکه قربون صدقه ام می ری؟ از کدومش

اشکهام همه خشک شدن . دیگه حتی گریه هم نمیکنم . خدایا تو که دلت به حال من نسوخت اما تو رو به بزرگیت قسم میدم هیچ کسی رو در حسرت به آغوش کشیدن بچه اش نزار
خدا بهت صبر بده . شرایط سختیه. بشین جدی باهاش حرف بزن. مگه مرد هم اینطوری می شه. اه 

چمیدونم ..دیشب بهش گفتم زندگی رو ب مصخره انداختیم ..گفت ن خوبه گفتم خود دانی خودت درستش کن دیگه ..

خدایا جز تو معبودی نیست  تو پاک منزهی و من از ستمگران هستم ..
بهش بگو دوست داشتن باید معلوم باشه از کدوم کارت بفهمم دوستم داری؟ از زبون خوشت؟ از اینکه برام ارزش ق ...

میگه اگه بخوام بگم دوست دارم باید پول داشته باشم ..ک اینم همیشه میناله پول نداره

خدایا جز تو معبودی نیست  تو پاک منزهی و من از ستمگران هستم ..

بگو واسه تو خوبه. واسه من که خوب نیست. انشاالله خدا کمکت کنه

اشکهام همه خشک شدن . دیگه حتی گریه هم نمیکنم . خدایا تو که دلت به حال من نسوخت اما تو رو به بزرگیت قسم میدم هیچ کسی رو در حسرت به آغوش کشیدن بچه اش نزار
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792