ادعا میکردن دانشجو هستن و باهم از شهر دوری میان و باهم زندگی میکنن!
خاله هام قبول کردن،بظاهر موجه بودن خواهر بزرگتر دانشجو و کوچیکه پیش دانشگاهی بود!
پدر و مادرشون برای عقد قرارداد اومدن اما بعد از اون دیگه دیده نشدن!
استارتر گلم اول بگو اگه ترسناکه بذارم فردا بخونم😀
كيا مث من تهشو يه داستان جنايي تصور كردن لايك كنيد هم ديگه رو پيدا كنيم😆
از اینجا وارد داستان واقعی می شویم .ممنون از استارتر .تایپ کار سختیه
من لایک میخوام با جازه 😓😓😉😉⚘⚘⚘⚘
بعد از ۵ماه همسایه زنگ میزنه ک خانوم حسینی،مستاجرتون خیلیییییی وضعش خرابه
من ۳تا پسر مجرد دارم اصن رعایت نمیکنن!با لباس باز تو راهرومیان...پسر و مرد میارن خونه
اکثرا پارتی میگیرن و ...
دیگه از عنوان مشخصه که جناییه حدس نمیخاد
خاله ها ازدواج میکردن دردسرش کمتر بود.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
