دوستان دلم گرفته . من گاهی به طلاق فکر میکنم . آخه چقدر باید منتظر بمونم
نمیتونم جای شما نظر بدم چون درد انتظار سخته
منم یکسال ونیم ازدواج کردم ویکسال اقدامم ...همون اول راه متوجه شدم مشکل همسرمه ...خیییلی سخت بود خیلی...ولی به این عقیده دارم که اگر خدا بخاد منو مادر کنه توهمین زندگی منو مادر میکنه واگرم نخاد هیچوقت نمیکنه....چون معتقدم فقط دست خداست
اوایل من رفتم سونو هیچ مشکلی نداشتم ...اما ازبس به شوهرم گفتم من سالمم کاش سالم بودی ...باعث شد عفونت شدید بگیرم زخم دهانه رحم وفریز....خدازود حرفامو میشنوه...خخخخ
خخخ عزیزم حق با شماست . من سر این قضیه اذیت شدم که چند سال از شوهرم میخواستم یه آزمایش ساده بده .البته تجویز پزشک بود و قبول نمیکرد تازه میگفت دکترا هیچی سرشون نمیشه . با کلی ترفند بعد حدود 2 سال با مادرش صحبت کردم که تازه اون هم ازش خواست که آزمایش بده . بعد هم جراحی .. بعد شکست دی ان ای . تو این فاصله من هم رحمم سرد شده . یه مورد اینکه اذیت میشم اینه که شوهرم دیر اومده زود هم میخواد بره. منظورم اینه دیر پیگیر درمان شد الان هم سریع میخواد که جواب بگیریم .
چی بگم والا ...گرفتاریها خیلی زیاد هست ...شوهرا کلا بدقلق هستن ...من روز اول شوهرم فهمیدمشکل داره گفت نمیام دکتردیگه...دیگه من خودمو زدم به مظلومیت تو بالکن نشستم تنهایی گریه کردم که مثلا من نمیدونم اون میشنوه وبهش گفتم مشکل ازتو هست اگر نیای من نمیمونم ...دیگه اومد...اما بزور میاد
مثلا من شیرازم میگم بریم دکترنصر تهران نمیاد
دی اف ای شما چند؟
[QUOTE=130531395]چی بگم والا ...گرفتاریها خیلی زیاد هست ...شوهرا کلا بدقلق هستن ...من روز اول شوهرم فهمیدمشکل داره گف ...[/QU
sdf: 40 - scm: 44 که شکر خدا بعد یه مدت بارژیم و دارو یه مقدار کمتر شده اما تا نتیجه خیلی مونده . آخه خودم هم مشکلاتی برام پیش اومده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
