خوشبختیتو جار نزن، نزار بگن خوشبحالش

😆هی پست میذاری ؟!

خب اینا واقعا تابلو هستن😁😁😁

وای چقد بده...خوب آدم که دایم نمیتونه خودشو قایم کنه..بالاخره یه چیزایی و بقیه میفهمن..چقد بدم میاد از اینایی که چشمشون دنبال زندگی دیگرانه

اییییییی راس میگیا منم همونجورم. اصلا میترسم زمانی که خیلی احساس خوشبختی میکنم،یه وحشت دارم همش،وسواس فکری دارم .

نه گلم پاک کردم تل و همه چیمو . راحت بشم

چکا کنیم چشم نخوریم خب؟؟؟

بنظرمنم اصلا نیازی به اعلام خوشبختی نیست.چون اولا کسی که واقعا احساس خوشبختی داره نیازی نداره که این حسو اعلام کنه تا تایید بشه وثانیا کسی که اصلا هیچ اعتقادی هم به چشم زخم نداره(که بنده خودم اعتقاد دارم و روایت هم داریم دراین زمینه)بازهم نباید خوشبختیشو جاربزنه چون ممکنه کسایی باشن که واقعا این عکسارو ببینن و حسرت بخورن و وای از اون روز که شما بشی عامل حسرت خوردن و شاید پاشوندن زندگی اطرافیان(چون جنبه ی افراد یکی نیس و ممکنه طرفی که عکسای اینستارو میبینه به شوهرش پیله کنه و عاملی شه برای تشویش اون زندگی)

کلاتوچشم بودن خوب نیست دیگه 

بعضی ها هم نمیخوان چشمشون شورباشه امامتاسفانه اینطوری هست

من تو دلمم احساس خوشبختی کنم گند میخوره بهش😑

والا خوب کردی منم کلا تل و اینا نمیرم 

خوب آخه من دیدم طرف شوهرش یه شکلات هم می خره بدو بدو عکساشو مبازره این دیگه عقده دیده شدن داره و می خواد دل بقیه رو بسوزونه که مثلا من خیلی شادم 

حالا اینا رو از نزدیک ببینی سال تا سال با شوهرش حرف نمیزنه ها 

خود من دو تا پسر دارم ولی هیچ وقت عکسشونو واسه پروفایلم نزاشتم فقط به خاطر اینکه یکی از دوستام از من بزرگ تره و پانزده سال ازدواج کرده بچه دار نمیشن

من و اون خیلی کم با هم حرف میزنیم ولی میگم شاید یه روز اومد عکسای پروفایل منو نگا کنه دلش بسوزه

واقعا راست میگی...مردمم انگار چشم خوشبختی دیگرانو ندارن...انگار بخیل شدیم...عادت کردیم به غمگین بودن..وقتی یکیو میبینن که شاده تو دلشون میگن این هیچ غمی نداره حتما خیلی خوشبخته و سعی میکنن بچزوننش و بهش حسادت میکنن و زندگیشو میریزن به هم

دقیقا درسته

مثلا من دوستم پدرشون فوت شدن من از وقتی پدر دوستم فوت کرده هیچ وقت عکس پروفایل راجع به پدرم نذاشتم حتی روز پدر چون واقعا اکه ببینه حسرت میخوره گناه داره 😟😟

به خدا من انقد میشناسم اطرافم که از همه لحاظ چه ظاهر چه مالی چه سلامتی از من هزاران بار بهترن ولی همش چشمشون دنبال زندگی منه..انگار عادت کردن من بدبخت بمونم...  از تمام نگاهها و حرفا شون میشه فهمید..حس میکنم برای همینه که هیچ اتفاق خوبی توی زندگی من نیوفته اگرم میخواد بیوفته تا دیگران میفهمن همه چی خراب میشه

دوستان تو را خدا اینکارا نکنین چشم بد خیلی داریم من خودم تجربه کردم پارسال باردار بودم و شوهرم همه جا خیلی بهم می رسید و مراقبم بود جلو خودم چن بار دختر خالم میگفت خوش بحالت و چن تا دیگه هم حتی خواهرشوهرام حسودی میکردن که تو دوماهگی سقط کردم بچه ام رو شوهرم هم تصادف کرد و از کمر تا پایین تو گچ بود تازه چن ماهه بهتر شده این سری که حامله شدم طفلک شوهرم دیگه نمیتونست که بهم برسه چشم بد کار خودشو کرد همه چیزا سنگین خودم باید بردارم و بزارم تازه شوهرم هم هست که بهم نیاز داره باید مراقبش باشم تو را خدا تا میتونید نزارید کسی از خوشبختیتون بفهمه ببخشید طولانی شد 😕