خوشحالم تونستم کمک کنم
البته اگه با یه مشاور هم مشورت کنی خوبه...به هر حال اینا چیزایی بود که برا من جواب داد
البته یه هشداری رو هم بهت بدم...ممکنه اولش خیلی سخت باشه..هم برای خودت هم برای شوهرت...ممکنه کنایه بشنوی یا رفتارهایی رو ببینی که خوشت نیاد...اما طبیعیه و هیچ اشکالی نداره کم کم همه چیز میشه اونی که میخوای...دوباره تاکید میکنم کم کم...ینی باید صبر و حوصله به خرج بدی
من از تجربه خودم میگم...پارسال این موقع من یه عروس به شدت صمیمی و شوخ طبع بودم...اما الان و در این لحظه خدا رو شکر یه صرفا یک عروس مودب ولی خشک هستم
و راضی ام
البته یه نکته خیلی خیلی خیلی خیلی مهم رو جا انداختم...ادب رو فراموش نکن...احترام خیلی مهمه...اگه باهاشون بی احترامی نکنی احترام خودت هم حفظ میشه
مثلا توی شوخی هاشون جوابشون رو سعی کن تا حد امکان ندی ولی بی محلی کن
یه جورایی زیر پوستی کار خودتو جلو ببر
منظورم از احترام خم و راست شدن وتعارفات الکی نیست...همین قدر که توی بی ادبی هاشون باهاشون همصحبت و دهن به دهن نشی(از یه طرفی هم دهن به دهن شدن با اون ها شان تو رو اندازه خودشون میاره پایین...پس کسر شان تو میشه )
یا تقدم تاخر بزرگتر کوچیک تری رو رعایت کن
ولی برای دست دادن پیش قدم نشو...اگه خودشون دست آوردن جلو تو دست بده
اگه رفتار زشتی ازشون دیدی که توهین به تو و شخصیتت بود این جمله رو بگو (من خیلی از این حرفتون یا کارتون ناراحت شدم...لطفن تکرارش نکنید )
دیگه ریز مسایل بستگی به شخصیت خونواده شوهرت داره...منم نمیشناسمشون بخوام بهت بگم
خودت باید تشخیص بدی