یه چیزی ازم بخواد اگه براش اجام بدم میگه دستت درد بکنه منظورش مخالف این کلمست
یا میگه من گناه دالم فلان کارو برام بکن
بچه ها یه چیز بگم بخندید.یکی تو خونمون رفت دست شویی بنده خدا صدا داد پسرم رفت دم در دست شویی گفت اباش تر بزن😂😂😂😂😂به یواش میگه اباش.وایییی ما ترکیدیم از خنده
پسرم دوسالش بود دراز کشیده بود و دستش تو شلوارش بودبازی میکرد و باباش گفت نکن بچه اونم دو دولش رو سمت باباش در اوردو نشونه گیری کردوگفت کیو( صدای شلیک تفنگ ) .ما مردیم از خنده😂😂😂. ولی نمیدونم چطوری به این خلاقیت رسیده بود و ما نه مهمون داریم نه فامیلی که رفت امد داشته باشیم
خواهرم یه دختر داره که کوچولو بود میزاشتش مهد میرفت سر کار مادر منم میرفت میاوردش
بچه به مادربزرگش میگفت مامان به مادرش میگفت مامان خوشگله
یه روز تو مهد کلی گریه کرده بود مامان خوشگلمو میخوام انقدر گریه کرده بودن خواهرم رفته بود دنبالش میگه تک تک کلاسها درشون با قدم های من باز میشد ببینن این مامان زیبا رو چه شکلیه😂
من مجردم ولی یه بار دادشمو برده بودم کلاس زبان کوچیک بود منم کوچیک بودم تقریبا بعد تیچرمون عکس لباس کشید گفت این چیه به اینگلیسی بعد دادشم از من پرسید چی گفت منم گفتم میگه این چیه دادشم بلند تو کلاس داد زد چقد خنگی لباسه دیگخ
آخرین رو می گم
پسرم شش ساله و نیمه هست.یک روز بعد از دیدن یک برنامه که راجع به موفقیت بود از من پرسید : مامان آدم به هر چی بخواد می تونه برسه؟ منم رفتم روی منبر و گفتم بله پسرم آدم به کارها و موفقیت ها می تونه دست پیدا کنه اونم با تمرین زیاد به هرچه می خواد می رسه و...بعد بلافاصله پسرم پرسید : یعنی مامان اگه تو هم تمرین کنی می تونی بچه دار بشی؟؟؟ 😂😂😃😃😂😂😁😂 یعنی من از خنده و ذوق و خجالت نمی دونستم چکار کنم فقط کلی بوسش کردم
توضیح بدم که ما چند سال هست بچه می خواهیم و خدا صلاح ندونسته بده بهمون.
داداشمو دختر دایی هام تو دماغشون نخود کرده بودن بردن دکتر درآورده میگه دکتر میکفت یکم میموند جوونه میزد😁😁😁😁😁😁
پسرم رفت به مادر شوهرم گفت پول داری به من بدی بریم مغازه مادر شوهرم به شوخی گفت نه ما پول نداریم از بابات بگیر پسرم برگشته گفته نه بابامعین گدائه شما پولدارین .۳ سالش بود
