در خدمتم با اپدیت جدید خوابام😂 ما یه فامیلی داریم یه دو سالی میشه ندیدیمش و اخرین نفر تو دنیاس که ممکنه بهش فکر کنم و خاله نامزد سابقم💣 میشه. خواب میدیدم که تو خونه قدیمی مادربزرگم که الان وجود نداره یه مراسمی هست و همه جمعیم و خاله هم با دختراش اومدن. منم دارم چای پخش میکنم . تا سینی رو گرفتم جلو خاله هه گفت به فلانی که خواستگارته (یه غریبه که نمیشناسمو و ندیدم) جواب مثبت بده منم گفتم نه منکه نمیدونم کیه😒😒. دیشبم عین همین خوابو دیدم دوباره دور هم بودیم منتها تو یه لوکیشن دیگه ایندفعه خونه اونیکی مادر بزرگم و مراسمی افطاری بود فک کنم و باز خاله همون حرفو یه شکل دیگه تکرار کرد منم دوباره گفتم نه من از اشنایی سنتی بدم میاد😬😬😬. مادربزرگای من خواهرن هردو هم فوت کردن.