سلام ، ۲۷ سالمه و سه ساله ازدواج کرردم ، در تمام این مدتت رابطه خیلی خوب و فوق العاده ای با خانواده همسرم داشتم، مخصوصا مادر شوهر و خواهر شووهرم، بااین که همسرم خیانت کرد و خیلی مشکلات دیگه ای داشت ولی هیچوقت بی احتررامی بینمون نبود، تااینکه چند ماهی میشه فهمیدم خانوادده همسررم ادمای دو رویی بودن و پشت سرم هر حرفی زدن، حتی پدر شوهرم میگفته چون اون ارایش میکنه حتما هرزه س ، خواهرشم هزار جور حرف و حدیث که من بخاطر شوهرش بخودم میرسم و باهاش ارتباط دارم ، اول ازم معذرتت خواهی و حلالیت خواست بعد دوباره گفته که از ترسم حرفمو پس گرفتتم، بهر حال من با پرده دری که پیش اومد نمیتونم تحملشون کنم و قصد طلاق دارم ، ولی خیلی کینه ای شدم نسبت به خواهررش ومیخوام انتقام بگیرم ، ولی میترسم بعدا عذاب وجدان بگیرم، کمکم کنید😔😔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
از ۶ماه پس از ازدواجم همسررم با یکی ااز دوستام رو هم ریخت و با دروغایی که گفته بود بهم تصصمیم داشتم جدا بشم ولی با این حرفایی که زدن هم نفرتم بیشتر شد و همم تصممیمم ججدی تر ، ولی فکر تلافی ولم نمیکنه
از ۶ماه پس از ازدواجم همسررم با یکی ااز دوستام رو هم ریخت و با دروغایی که گفته بود &nbs ...
به نظر من خیانتی که توش رابطه نبوده باشه رو میشه بخشید و گذشت کرد اگر درهمین حدبوده و مطمئید تکرار نشده فقط باخانوادش قطع ارتباط کنید طلاق همیشه راه حل اخره