ببخشید یکم رک صحبت میکنم
چون یه جورایی همدردیم میگم اینارو وگرنه قصد ناراحتیتو ندارم
من بیستو شش سالمه
نود درصد هم سنو سالام ازدواج کردن بچه دارن صاحب خونه زندگی هستن
مادر پدرمم پیر شدن کلی ازم توقع دارن که ازدواج کنم اما چون دوستمو دوسش دارم موندم به پاش
شما هم مثه منی حالا یا شرایطت کمتر یا بیشتر
من بهش میگم که تحت فشارم از خانواده اونم مثه من پدرو مادرش خیلی پیرن و اونا هم هی بهش میگن ازدواج کن اما خب این میترسه من مشکلم ترسشه البته بهش حق میدم
شما هم رکو راست بگو بهش
بگو تحت فشاری
دوس داری تکلیفت روشن شه
و این حقته
اگر واقعا بخوادت باور کن حداقل یه کوچولو سعی میکنه در این حد که یه وعده بهت بده مثلا فلان ماه من میام جلو
ولی اگر بخواد یکیو فقط واسه تفریح داشته باشه فقط در حق شما ظلم شده
و هی دست به سرتون میکنه با یه مشت اراجیف
ببخشید میگم شما تقریبا دو سه سال دیگه وارد دورانی میشی که بارداری پر ریسکه
بفکر خودتم باش
دیگه دوس داشتن و علاقه انقدر ارزشمند نیست که بخواد فرصتاتونو ازتون بگیره
شما حتما مستقیما ایشون در جریان بذار
دیگه سنتونم جوری نیست که بخواید رودر وایسی داشته باشید
انشالله که خواسته قلبیتون اتفاق بیوفته