سلام به همگي به كمكتون خيلي احتياج دارم نميدونم چكار كنم ميشه لطفا راهنمايي بكنيد
ما بعد چند وقت كه كلي صرفه جويي كرديم يك خ
پول جمع كرديم با كلي وام اينها خواستيم يه خونه بخريم
چند وقت پيش شوهرم گفت يكي از وام هارو به نام مامانم گرفتم چون نميشد به نام خودم بگيرم منم اون موقع چيزي نگفتم چون فكر نميكردم زياد مهم باشه تا چند روز پيش كه قرار شد بريم معامله يه خونه اي رو تموم كنيم ، برگشت گفت مامانمم بياد؟ برامون چونه بزنه ، منم گفتم خب بياد من ديگه نميام! دوتايي برين
چيزي نگفت گفت اااا خب باشه
تا ديروز كه حمام بودم يهويي شنيدم داره با مامانش صحبت ميكنه
ميگفت تو بايد بياي مبايعه نامه به نام تو بخوره چون اون وام به نام تو همه مراحل بايد به نام تو باشه
حالا من از ديروز تاحالا خيلي فكرم مشغوله اينكه چرا وامو به نام من نگرفت!!!! البته سر اين قبلا به من گفته بود نخولستم نوبت وامت بسوزه كه بعدا از اونم بشه استفاده كرد
تا ميام يكم ذوق خونه بكنم همش اين فكرا مياد تو سرم كه چرا اين كارهارو سعي داشت يولشكي از من انجام بده
حالا سوال اينه چند روز ديگه كه براي نوشتن قرارداد ميرن من همراهشون برم يا نرم!!!! اصلا رفتن من مسخره نيست
احساس ميكنم هيچ كارم
احساس ميكنم افسار زندگيم دستم نيست😔😔😔
شما بگين چكار كنم چه رفتاري بهتره؟؟؟🙏🙏🙏