سلام دوستان.
دلم برای همتون تنگ شده بود.
این روزا خیلی درگیر بودم.
بامیه جون این روزا هم میگذره.معمولا تغییر فصل تغییر خلق و خو رو هم داره و بعضی روزا ابری و بعضی روزا آفتابی.
لیلی جون تو چطوری؟؟؟؟؟؟ بهتری؟ نگران نباش ایشالا که چیزی نمیمونه.تازه ماها خیلی سخت میگیریم.
مگه قدیما این چیزا بود.من موقص سقط اولم بی تجربه بودیمو اولش رفتیم دنبال دارو گیاهی.رفتیم جایی که چندبار واسه معده سلطان ازش دارو گرفته بوذیمو تقریبا میشد سره بحثو باز کرد.دکتر بهم گفته بود اگه ریشه درخت شاتوت گیر بیارم خیلی موثره.خلاصه که چندتا عطاری رفتیمو تا میگفتیم چپ چپ نگاه میکردنو میگفتن ندارن.سرتو به درد نیارم.وقتی بهش گفتیم دیدیم طرف حسابی تو راهه و همه چی حتی آمپول و قرص هم میتونه گیر بیاره.میگفت چندسال قبلش خانومه خودش سره شکم پنجم دیگه نمیخواسته و سقط کرده و ازون موقع آشنا واسه قرص و آمپول داره.بهم یک ترکیبه دارو گیاهی داد و گفت سقط میشه و بعدش خیلی طبیعی گفت ممکنه چیزی بمونه و ماخخ بعد که پریود میشه دفع میشه.مثل خانوم من.
قیافه من. بعدشم گفت اون زمان که مثل الان سونوگرافی و دکتر و تشخیص اینقدر راحت نبود.طرف سقط میکرد و منتظر میموند تا پریودش منظم بشه.
حالا ما چی؟
سونوی شکمی.
سونوی واژینال
آزمایش بتا هر 48 ساعت.
معاینه شکمی.
معاینه دهانه رحم.
خیلی رحممون رو لوس کردیم.نازش زیاد شده.کار درست رو همون زنای قدیم میکردن که هنوز 3ماه از زایمان نگذشته یه شوک به رحم وارد میکردن دوباره حاله میشدنو مهلته نفس کشیدن به رحم نمیدادن.
مژده جون درکت میکنم.من چندبار از طرف فامیلای سلطان مهمون شام با بچه کوچیک داشتم موقعی که میرفتن میشستم موهامو لاخ لاخ میکندم.
نادیا جون تو چطوری؟
راستی حرف وزن و رژیم شد من تو این یکهفته 2 کیلو اضافه وزن پیدا کردم.با اینکه غذام اصلا تغییر نکرده و پرخوری نداشتم.
نمیدونم استرسه اینکه کی پری میشمو این وسط کجای دلم بذارم!!!!!!!!!!
نگار جون حداقل ازین برزخ دراومدی.باز خوبه که همه چی معلوم شد.ولی خوب شب عید با بچه کوچیک سخته.مطمئن باش خدا خودش صبر و توانشو بهت میده.