هر رفتار خوبی هم که داشته باشه اون رفتارش هنوز جلو چشممه
با جاریم و مادر شوهرم رفتیم عروسی
مادر شوهرم مدام اسم جاریم به زبونش بودم همه چیزو تعارفش میکرد
خیلی حس غریبی داشتم
حس میکردم آشناهای رو میز ما دارن راجبم فکر میکنن
که لابد خوب نبودم
خیلی حس بدی تو وجودم بود این رفتارش الان یکماهه از ذهنم بیرون نمیره
با اینکه میدونه من تازه چندماهه وارد خانوادشون شدم
باید توجهات به من بیشتر باشه تا یخم باز شه کنار بیام با فضای خانواده