2733
2734
عنوان

چرا خدا من رو دوست نداره؟

| مشاهده متن کامل بحث + 4070 بازدید | 31 پست

یه سریا رو دوس داره و واسش عزیزن ،یه سریا رو اصلن نه دوس نداره ،منم دوس نداره ،ماهارو افریده که دسته اول اینه عبرت کنن و بیشتر از زندگیشون لذت ببرن 

بمن بچه نداد و گفت تا اخر عمرت بسوز و حسرت بندهامو بکش  خیلی از دستش ناراحتم نه روزه میگیرم نه دیگه عبادت میکنم فقط منتظرم بمیرم 

استارتر تنها نیستی😭😭😭

  فکر کردن کار سختیست !! برای همین اکثریت مردم «قضاوت»میکنند...

ولی به نظرمن خدا خیلیا رو دوست نداره . مثلا خودم نه قد دارم نه قیافه نه هیکل نه ثروت آنچنانی . یه درسم یه زمانی خوب بود که اونم سال چهارم همه چی داغون شد و اصلا یه جوری شدم که حالم از درس به هم میخورد  . نه خانواده ای که آدمو درک کنن . عدالتی به نظرم وجود نداره . تمام آرزوهایی که تو بچگی تصور میکردم پوچ شد . یه داستانی بود مثلا 3 تا بچه میرن  مثلا 10 تا گردو داشتن میرن پیش یه نفر و ازش میخوان تقسیم کنه بینشون اون میپرسه با عدل زمینی تقسیم کنم یا با عدل آسمانی اونام میگن آسمانی. به یکی 7 تا میده به یکی 3 تا میده به اون یکی هم یه پس گردنی میزنه و میگه خدا نعمت هاشو بین بنده هاش همین جوری تقسیم کرده. 

خودخواهی این نیست که آنجور که خودت دوست داری زندگی کنی خودخواهی آن است که بخواهی دیگران آنگونه که تو دوست  داری زندگی کنند
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



مریضی  منم بده،،سیزده ساله ناراحتی روده دارم و گلاب به روتون همش اسهال و بی اختیاری دارم،،زندگیم همش با استرسه که نکنه الان خودمو کثیف کنم،،بعضی وقتا مریضیم میزنه به لگنم و میلنگم،،درد شکم و لگنم که نگو ونپرس

خدایا هزاران بار شُکر...بابت فرشته ای که تو زندگیم آوردی...پسرم آرزوی برآورده شده ی منه...خدایا به حق خداییت قسمت میدم پسرم همیشه سالم و تندرست و خوشبخت باشه و به همه ی منتظرا هم یه بچه ی سالم بده👪
یه سریا رو دوس داره و واسش عزیزن ،یه سریا رو اصلن نه دوس نداره ،منم دوس نداره ،ماهارو افریده که دسته ...


  

خدایا هزاران بار شُکر...بابت فرشته ای که تو زندگیم آوردی...پسرم آرزوی برآورده شده ی منه...خدایا به حق خداییت قسمت میدم پسرم همیشه سالم و تندرست و خوشبخت باشه و به همه ی منتظرا هم یه بچه ی سالم بده👪
2731
ولی به نظرمن خدا خیلیا رو دوست نداره . مثلا خودم نه قد دارم نه قیافه نه هیکل نه ثروت آنچنانی . یه در ...

واقعن چقدر مثالت عین واقعیت بود ،ایول

  فکر کردن کار سختیست !! برای همین اکثریت مردم «قضاوت»میکنند...
مگه چند سالته عزیزم که انقدر ناامیدی ايشالا بچه دارمیشی

نه دیگه نمیشم جنینام فریزه و رحمم داغون باید رحم اجاره کنم که پنجاه تومن هزینه داره ،چهار ساله جنینام فریزه تایمش تمومه داره کیفیتشو از دست میده و پولم ندارم ،در ضمن ذخیره تخمکم هم تمومه 😖😖

  فکر کردن کار سختیست !! برای همین اکثریت مردم «قضاوت»میکنند...
2740
ولی به نظرمن خدا خیلیا رو دوست نداره . مثلا خودم نه قد دارم نه قیافه نه هیکل نه ثروت آنچنانی . یه در ...

با این طرز فکر زندگیو به خودتونو بقیه تلخ میکنید.به نظر من به جای اینطور افکار اولا به این دید نگاه کنید که خدا هرکیو بیشتر دوست داره بیشتر سر راهش مشکلات قرار میده تا به جای این دنیای گذرا ،اجر صبرشونو جای دیگه ای بده .البته اگر قبول دارین دنیای دیگه ای وجود دارن.تاریخ و مرور کنین.ادم هایی که پیش خدا عزیز بودن زندگیشون پر از مشکل و فرازو نشیب بوده.و اینکه بالاخره هر ادمی یه چیزی داره که میتونه از اون طریق شخصیت خودشو شکوفا کنه و به اهدافش برسه.در کل به نظر من زندگیو برا خودتون تلخ نکنید و سخت نگیرید چون خوب و بد زشت و زیبا پولدارو بی پول همه گذراس

ای بابا. این دنیا با سختی آفریده شده. 

لقد خلقنا الانسان فی الکبد

قطعا انسان را در سختی آفریدیم.

ما به این دنیا آمده ایم تا سختی بکشیم. هیییییچ کس تو زندگیش تمام نیس به خدا همه ناراحتی و مشکل داره آره قبول برا بعضیا سختتره ولی همه سختی دارن


من هم شنیدم یه عده ای روخداویژه دوست داره وبغلشون میکنه ومثلامیگن خداعلی دایی روعلاوه که دوست داره بغلش هم کرده یه ماچ هم ازش گرفته😂😂😂

دیدمت درحریری زمهتاب سردوخاموش خفته بودی       (عزیزم )

روزگاری در مرغزاری گنجشکی بر شاخه یک درخت لانه ای داشت و زندگی می کرد .گنجشک هر روز با خدا راز ونیاز و درد دل می کرد و فرشتگان هم به این رازو نیاز هر روزه خو گرفته بودند تا اینکه بعد از مدت زمانی طوفانی رخ داد و بعد از آن ، روزها گذشت و گنجشك با خدا هيچ نگفت!

فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان اين گونه مي گفت: " مي آيد، من تنها گوشي هستم كه غصه هايش را مي شنود و يگانه قلبي ام كه دردهايش را در خود نگه مي دارد و سر انجام گنجشك روي شاخه اي از درخت دنيا نشست.

" فرشتگان چشم به لب هايش دوختند، گنجشك هيچ نگفت و خدا لب به سخن گشود:

" با من بگو از آنچه سنگيني سينه توست.

" گنجشك گفت:

" لانه كوچكي داشتم، آرامگاه خستگي هايم بود و سرپناه بي كسي ام. تو همان را هم از من گرفتي. اين طوفان بي موقع چه بود؟ چه مي خواستي از لانه محقرم كجاي دنيا را گرفته بود و سنگيني بغضي راه بر كلامش بست.

سكوتي در عرش طنين انداز شد. فرشتگان همه سر به زير انداختند. خدا گفت:

" ماري در راه لانه ات بود. خواب بودي. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون كند. آنگاه تو از كمين مار پر گشودي. " گنجشك خيره در خدايي خدا مانده بود.

خدا گفت: " و چه بسيار بلاها كه به واسطه محبتم از تو دور كردم و تو ندانسته به دشمني ام بر خاستي. " اشك در ديدگان گنجشك نشسته بود. ناگاه چيزي در درونش فرو ريخت. هاي هاي گريه هايش ملكوت خدا را پر كرد...



و خدايي كه به شدت كافيست❤️
روزگاری در مرغزاری گنجشکی بر شاخه یک درخت لانه ای داشت و زندگی می کرد .گنجشک هر روز با خدا راز ونیاز ...

ولی مردن برای من بهتر از این وضعه . به خدا خودش قسم خستم . نه خودم پول و در آمدی دارم نه خانواده درستی دارم حمایتم کنه . تنهام با یه روحیه خراب 

ارباب شدی که رو به هر کس نزنم  
ولی مردن برای من بهتر از این وضعه . به خدا خودش قسم خستم . نه خودم پول و در آمدی دارم نه خانواده درس ...

بیماریت چیه عزیزم اگر دوس داری بگو ،سخت درمان میشه؟؟

  فکر کردن کار سختیست !! برای همین اکثریت مردم «قضاوت»میکنند...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز